به مناسبت 115 سالگی ورود سینما به ایران

اگر...

سینما دریچه‌ای به هپروت یا الهام‌بخش زندگی؟

احتمالا همه بینندگان فیلم سینمایی «تنها در خانه» می‌دانند که فردی که در فیلم، نقش کودک را ایفا می‌کند، هنوز زنده و سالم است و احتمالا الان دیگر کودک نیست. ولی وقتی این فیلم را می‌بینیم، نگران این کودک هستیم و دوست داریم او بر دزدها غلبه کند.
کد خبر: ۸۳۵۱۹۲
سینما دریچه‌ای به هپروت یا الهام‌بخش زندگی؟

سینما یک سرگرمی است، ولی هر سرگرمی ای برای این‌که بتواند سر ما را گرم کند، باید شباهتی با امور واقعی و جدی داشته باشد. ما عموما پای یک فیلم نمی‌نشینیم، مگر این‌که نسبت به سرنوشت شخصیت‌های آن حساس باشیم. به عبارت دیگر، شرط دیدن یک فیلم، درگیری هیجانی با داستان آن فیلم است. وقتی یک فیلم اکشن می‌بینیم، دوست داریم قهرمان داستان، از خطر عبور کند و بر شخصیت منفی فیلم غلبه کند.

ما هنگام فیلم دیدن نگران شخصیت‌های مثبت فیلم می‌شویم. اما مگر این شخصیت‌ها غیرواقعی نیستند؟ به نظر می‌رسد همه ما بینندگان یک فیلم، می‌دانیم که کل داستان فیلم غیرواقعی است. ولی با این حال با هیجان، داستان فیلم را دنبال می‌کنیم.

چرا نگرانیم؟

علت درگیری هیجانی با داستان فیلم چیست؟ در این‌باره دیدگاه‌های مختلفی از سوی صاحب‌نظران ارائه شده است. بر اساس یکی از دیدگاه‌ها، علت درگیری هیجانی با شخصیت‌های فیلم، ناشی از حس خودخواهی ماست؛ زیرا ما با شخصیت مورد علاقه‌مان در فیلم، همذات‌پنداری می‌کنیم. ما هنگام دیدن فیلم، خودمان را به جای شخصیت اصلی و مثبت فیلم می‌گیریم. از این مسیر، حس می‌کنیم اتفاقاتی که برای او روی می‌دهد، برای ما حادث می‌شود، و به همین خاطر آرزو می‌کنیم که نقش اصلی فیلم، مشکلات را پشت سر بگذارد.

اما چرا ما با او همذات‌پنداری می‌کنیم؟ منشأ این همذات‌پنداری نیز خودخواهی ماست؛ زیرا شخصیت اصلی فیلم و به طور کلی عموم شخصیت‌های فیلم، افرادی با استانداردهای بالاتر از انسان‌های معمولی هستند. مثلا آنها زیباتر و باهوشتر از انسان‌های معمولی هستند. حس خودخواهی باعث می‌شود ما آرزوهای برآورده‌نشده‌مان را در وجود کامل‌تر آنها ببینیم و بنابراین با آنها همذات‌پنداری کنیم. پس نگرانی برای شخصیت فیلم، نگرانی برای دیگران نیست، بلکه نگرانی برای خود ماست.

اما این دیدگاه، مخالفانی نیز دارد. براساس دیدگاهی دیگر، فیلم یک وضع احتمالی را برای ما به تصویر می‌کشد. فیلم ما را وادار می‌کند تا به یک وضع احتمالی، فکر کنیم. مثلا فیلم پاپیلون ـ چه کل داستان را واقعی بدانیم و چه غیرواقعی ـ یک وضع احتمالی را با توجه به قوانین موجود نشان می‌دهد، و نشان می‌دهد که این قوانین ممکن است کل عمر یک فرد بی‌گناه را بر باد دهند. این فیلم ما را وادار می‌کند به این وضع احتمالی بیندیشیم و از این طریق باعث می‌شود ما برای همه افرادی که ممکن است در چنین وضع دشواری قرار گیرند، حس ترحم و دیگرخواهی داشته باشیم. پس درگیری هیجانی با یک فیلم، سراسر ناشی از خودخواهی ما نیست، بلکه می‌تواند ناشی از دیگرخواهی ما نیز باشد.

فیلم دیدن، اخلاق و خودخواهی

بر اساس آنچه بیان شد، فیلم می‌تواند هم تقویت‌کننده خودخواهی‌های فرد باشد و هم حس دیگر خواهی را در او تقویت کند. این بستگی به ما دارد که فیلم چه جایگاهی در زندگی ما داشته باشد. اگر یک فرد فیلمباز هستیم که همیشه می‌خواهیم آرزوهای برآورده‌نشده‌مان را در وجود شخصیت‌های موفق فیلم‌ها پیدا کنیم، فیلم هم خودخواهی ما را تقویت می‌کند، و هم ما را از واقعیت زندگی، هر چه بیشتر دور می‌کند. اما اگر از آن دسته افراد هستیم که سعی داریم برای افزایش اطلاعات و آگاهیمان از واقعیت، از منابع مختلف و متنوع استفاده کنیم، فیلم می‌تواند یکی از منابع الهام‌بخش به ما در باب واقعیت زندگی باشد، فیلم می‌تواند ما را از شرایط احتمالی‌ای که ممکن است خودمان یا دیگران در آن دچار شویم مطلع کند و ما را به فکر بیندازد.

حسین شقاقی

دین و زندگی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها