رابطه منِ مادر با این دُردانه دختر

دوره و زمانه تغییر کرده، دختر هم دخترهای دیروز! دختران امروز به هیچ صراطی مستقیم نیستند، خوب و بد نمی‌دانند، شرایط زندگی را درک نمی‌کنند، مدام فکر می‌کنند خودشان عاقل‌ترینند و بدون مشورت و گوش دادن به حرف بزرگ‌ترهایشان تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند
کد خبر: ۸۳۱۴۵۵
رابطه منِ مادر با این دُردانه دختر

گاهی از خود می‌پرسم شکاف بین نسلی که می‌گویند یعنی این؟! نمی‌دانم روش فکر و زندگی‌مان متفاوت شده که همدیگر را نمی‌فهمیم یا آن‌که من پیر شدم یا او آنقدر بی‌منطق و خودسر و گستاخ است

که معنای ادب و احترام را نمی‌داند و بر سر هر موضوع کوچک و بزرگی داد و هوار می‌کند و دم از نبود درک و بی‌تفاوتی و تغییر زمانه می‌زند، خانم مشاور نکند من مادر خوبی نبوده‌ام و نتوانسته‌ام دخترم را خوب تربیت کنم؟! ...

بخشی از دلمشغولی‌ها و دغدغه‌های ذهنی مادری را خواندید که دختر خردسال دیروزش قدی کشیده و حالا نوجوانی سرکش و بی‌محابا شده است که با عقایدی خلاف عقاید خانواده، سعی می‌کند خودی نشان دهد و خواسته‌ها و عقاید خانواده‌اش را بی‌ارزش و قدیمی قلمداد کند.

این داستان تکراری بسیاری از مادرانی است که بشدت از وضعیت ارتباط خود با دختر نوجوانشان عاصی و ناراضی‌اند و از فرط درماندگی و استیصال به روان‌شناس مراجعه می‌کنند.

بسیاری از مادران می‌گویند: آرزوی خوشبختی و سعادت دخترشان را دارند و از هیچ کاری برای این منظور کوتاهی نمی‌کنند.

اما با این حال گاهی علی‌رغم میل باطنی‌شان برخورد مناسبی با دخترشان ندارند و هر چقدر هم سعی می‌کنند نمی‌توانند رابطه خوبی برقرار کنند.

تغییرات شگرف و تحولات عمیق اجتماعی و فرهنگی، زنجیره اعتقادات فکری و عملی افراد را تا حدود بسیار زیادی دگرگون کرده است که به موجب آن نیز، بسیاری از انتخاب‌های ما، چهره نوین و مدرنیته‌ای به خود گرفته‌اند.

گاهی دخترها به خاطر نوع انتخاب خود در زمینه‌های مختلفی چون تحصیل، کار، ازدواج و... مورد انتقاد مادرانشان قرار می‌گیرند یا با توجه به همپوشانی نقش‌های جنسیتی دختران و پسران در زمینه‌های مختلف، دختران رفتارهایی را انجام می‌دهند که در مقابل اندیشه‌های پیشینیان قرار می‌گیرد.

تضاد و دوگانگی فکری دو نسل از یکسو و تداخل نقش‌ها و هویت‌های جنسی از سوی دیگر، باعث می‌شود دختران نوجوان دچار سوء برداشت شوند و رفتارهای مختص جنسیت خود و سختگیری‌های متعاقب آن را نادیده بگیرند.

معمولا آنها درخواست‌ها و بکن‌نکن‌های جنسیتی والدینشان را تبعیض رفتاری قلمداد کرده و به موجب آن احساس نگرانی و ناراحتی می‌کنند و در نهایت نیز ممکن است

این تبعیض رفتاری را طاقت نیاورده و شروع به نافرمانی کنند و اینجا دقیقا همان نقطه عطف بحران است که موجب اختلاف و بگو ومگوها می‌شود.

با توجه به روحیه عاطفی و لطیف جنس مونث و آسیب‌های جبران‌ناپذیر در این جنس، در این نوشتار تدابیری را برای اصلاح و تقویت رابطه مادران و دختران مطرح می‌کنیم تا از پیامدهای منفی این آسیب‌ها که ممکن است سالیان سال در ذهن و روان دختران باقی بماند ممانعت نماییم.

بی‌شک تربیت نسل آینده دختران در خطر است، بحران خودسری و بی‌هویتی کمترین لطمه‌ای است که دختران فردا را تهدید می‌کند. برای برقراری ارتباط دوستانه با دخترانتان این روش‌ها را به کار بندید:

درباره او مطالعه کنید

برای برقراری ارتباط موثر و قوی، بهتر است از تفاوت‌های جنسیتی دختران و پسران مطلع شوید، چه‌بسا شیوه ارتباط با دختران و پسران متفاوت است. با مطالعه یا با مشورت با یک روان‌شناس از ویژگی‌های دوران نوجوانی و دلمشغولی‌های ذهنی دختران نوجوان کسب اطلاع کنید.

با او دوست شوید

با دخترتان دوست باشید؛ همانند دوران کودکی‌اش حمایتش کنید، اما این‌بار به روشی متفاوت از قبل. همان مادر نگران و نگهدار دیروز باشید که همپای دختر کوچکتان بزرگ شده‌اید و به دورانی رسیده‌اید که از بحران هویت، سرکشی و تجربه تجارب جدید گریزی نیست.

برای دوستی با دخترتان و ایجاد احساس نزدیکی و صمیمیت، باید بسیار تلاش کنید مثلا، به او بگویید در صورت تمایل، حاضرید به احساسات و دلمشغولی‌های ذهنی او گوش دهید و به هنگام گفت‌وگو نیز، سعی کنید

صحبت‌ها و خواسته‌هایش را بدون قضاوت بشنوید، شرایط بحرانی فعلی او را درک کنید و... با این تدبر ماهرانه شما به طور غیرمستقیم و به گونه‌ای که موجب ناراحتی و دلخوری وی نشود، او را در کنترلتان خواهید داشت و در شرایط بحرانی به یاری‌اش خواهید شتافت.

به او آگاهی جنسی بدهید

در مورد تحولات جسمی و جنسی دخترتان، به گفت‌وگو بنشینید. بهتر است شرم و حیا یا خجالت کاذب را کنار بگذارید، باید بپذیرید دخترتان هم‌اکنون به اطلاعات درست شما نیازمند است، او را بی‌نیاز از این مطلب کنید.

با توجه به شرایط سنی فرزندتان، در مورد بلوغ، بهداشت و مراقبت‌های جنسی و رابطه جنسی به او اطلاعات دهید.

برای افزایش آگاهی جنسی او لازم است در مورد ویژگی اخلاقی مردان و دیدگاه آنان به اسرار زنانگی صحبت کنید و از انحرافات اخلاقی که در این سن براساس احساس و عواطف آتشین زودگذر و موقت پدید می‌آید، هشدار دهید.

آرزوهای خود را از او نخواهید

دخترتان را به عنوان فردی مستقل از خود بدانید. برخی از مادرها، اهداف و آمال دست‌نیافتنی خود در زندگی را، در آینده زندگی دخترانشان جستجو می‌کنند.

به همین جهت آنان را ترغیب‌ یا گاه مجبور می‌کنند که به شیوه خاص خودشان بیندیشند و رفتار کنند. مثلا مادری انتظار دارد که رابطه او و دخترش به گونه‌ای باشد که همیشه دوست داشته آن رابطه را با مادرش داشته باشد، مادری دیگر به‌خاطر عدم تحصیلات آکادمیک، دخترش را وادار می‌کند به دانشگاه برود یا مادری دیگر اشتغال و استقلال مالی دختر را شرط اول ازدواجش قرار می‌دهد و...

در چنین مواقعی، دو رفتار کاملا متضاد قابل انتظار است، ممکن است دختر تسلیم خواسته‌های مادر شود و برای همیشه امکان دسترسی به هویت واقعی خود را از دست بدهد

یا آن‌که برای محافظت از هویت خویش، با مادر مقابله کند و برای دستیابی به حریم و استقلال شخصی دست به هر کاری بزند. که ادامه هر دو مسیر اشتباه است و تبعات منفی بسیاری برای آینده زندگی دختر به همراه خواهد داشت.

حامی باشید نه کنترلچی

دختران، مادران حمایتگر را بیش از مادران کنترلگر دوست دارند و بیشتر قدردان و ستایشگر حس مراقبت و اعتماد مادرانشان هستند تا انتقادها و سرزنش‌های بجا یا نابجای آنان.

روان‌شناسان معتقدند انتقادات مادر، اثرات منفی ماندگاری بر عزت نفس دختران دارد. انتقادات مادرانه از نظر دختران به معنای عدم عشق و علاقه، بدرفتاری عاطفی و فقدان حمایت در خانواده قلمداد می‌شود.

لذا، با توجه به تاثیرگذاری عمیق کلام مادر بر احساسات دختر، توصیه می‌کنیم همیشه مثبت و محتاطانه سخن بگویید، در همه حال حفظ حرمت و حریم کنید و اجازه کوچک‌ترین تخطی را به خود و دخترتان ندهید و...؛ از سوی دیگر، بهتر است منتقد و انتقادپذیر عادل و منصفی باشید.

اگر در قبال دخترتان مرتکب اشتباهی شدید، بدون واهمه آن را بپذیرید و بر انجام آن اعتراف کنید و بلافاصله درصدد اصلاح آن برآیید، حتی می‌توانید برای برطرف کردن مشکل، از دخترتان کمک بخواهید و راه‌حل‌های پیشنهادی او را هم بشنوید.

با این کار، نه‌تنها به دخترتان ثابت می‌کنید فرد منطقی هستید که خود را مبرا از اشتباهات نمی‌دانید (با شروع نوجوانی، دیگر نوجوان برخلاف دوره قبل، والدین خود را در مرکز قدرت و عاری از عیب نمی‌داند) بلکه به او یاد می‌دهید وی نیز چون همگان می‌تواند مرتکب خطاهای سهوی شود، اما در صورت انتخاب اشتباه موظف است برای اصلاح و رفع آن تلاش کند.

شنونده خوبی باشید

اجازه دهید از علاقه‌مندی‌ها و تشویش‌هایش با شما صحبت کند. پذیرای همه مدل سخنان او باشید، ممکن است حرفی بزند که شما نگران و آشفته شوید، اما بهتر است خودتان را کنترل کرده و جبهه‌گیری نکنید، صحبت‌های منفی و مثبت او را بشنوید، لطفا فقط بشنوید!

سعی کنید هرگز بر مسند قضاوت یا پند و اندرز پا نگذارید. یادتان باشد برخی از خواسته‌ها و صحبت‌های دخترتان جزئی از اقتضائات سنی و مختص برهه زمانی است که در آن به سر می‌برد که با گذر از آن بسیاری از مشکلات خود به خود حل خواهند شد.

به جای عکس‌العمل‌های تند و صریح، در یک زمان مقتضی، آرام و غیرمستقیم از اشتباهات و خطاهای دیگران برایش نمونه‌هایی را بیان کنید یا راجع به آنها با پرسش و پاسخ به گفت‌وگو بنشینید، بی‌تردید با این روش نه‌تنها باب صحبت و اظهارات بی‌طرفانه را باز می‌کنید.

بلکه با شنیدن عقاید دخترتان می‌توانید به سرنخ‌هایی از سیر فکر و رفتار او دست یابید، به خاطر داشته باشید اگر ناشیانه عمل کنید بهترین باب ورود به ذهن و روان دخترتان را برای همیشه بسته نگاه خواهید داشت.

از سوی دیگر بهتر است بدانید اگر اصول تربیتی درستی را در پرورش دخترتان اتخاذ کرده باشید، او هرگز از اصول تخطی نخواهد کرد، چراکه او به خاطر خجالت از شما و حفظ حرمت‌تان هرگز به خود اجازه نخواهد داد، برخلاف چارچوب‌ها و اصول اخلاقی مورد پسند شما رفتار کند.

نظارت غیرمستقیم داشته باشید

به طورغیرمستقیم و کاملا نامحسوس بر او نظارت داشته باشید و در صورت مشاهده تخلفی، سریعا وارد عمل نشوید ولی بی‌تفاوت هم نباشید.

بهتر است به او هشدار دهید و او را متوجه کنید در جریان رفتارها و تصمیماتش هستید، اما به خاطر اعتماد و اطمینان به او نمی‌خواهید مستقیما وارد عمل شوید، اما در صورت عدم اصلاح، مجبور به دخالت خواهید شد.

در اینجا بهتر است قاطعانه برخورد کنید و بر سر حرف خود بایستید. چه‌بسا شواهد تجربی نشان داده است که والدین با سبک تربیتی قاطعانه بسیار موفق‌تر از والدین با سبک تربیتی سهل‌گیر یا مستبد هستند.

به‌روز باشید

به‌روز باشید و تغییرات دنیای امروز را بپذیرید. اگر آموخته‌ها و افکار مقبول در زمان شما، امروز جایگاهی در زندگی دخترتان ندارد، آنها را به زور به او تحمیل نکنید.

اگر آن رفتارها در اساس منطقی و صحیح هستند، می‌توانید با مدرنیته کردن آنها، به دخترتان بقبولانید عمل بر آنها با توجه به این چارچوب ارزشمندتر و بهتر است.

مثلا اگر شما در دوران دختری‌تان، اجازه آرایش نداشتید این دلیل نمی‌شود که امروز دخترتان نیز چنین کاری انجام ندهد، چه‌بسا دختران امروزی آرایش می‌کنند بدون آن‌که کسی بر آنها خرده بگیرد یا آنها را مواخذه کند، شما اجازه آرایش کردن را به فرزندتان می‌دهید.

اما اصولی را برای این امر هم مشخص می‌کنید، به دیگر سخن، کاری می‌کنید نه سیخ بسوزد و نه کباب، چه‌بسا دنیای امروز برای برخی از ارزش‌های زمان دیروز ارزشی قائل نیست و آنها را ارزشمند نمی‌داند و بحق نیست دختر شما تاوان این تغییرات را بدهد.

چهره‌ای خوب از شوهرتان ارائه دهید

به مادران توصیه می‌کنیم همسرتان را در نظرگاه دخترتان خوب جلوه دهید و او را اولویت اولیه زندگی‌تان قرار دهید. بی‌توجهی و سهل‌انگاری برخی از مادران به این موضوع، باعث ایجاد ترس و سوءگیرهای خاصی نسبت به مردان در ذهن دختران می‌شود

که بی‌تردید در آینده زندگی مشترکشان نیز بی‌تاثیر نیست، مثلا ممکن است برخی از دختران از ازدواج و تشکیل خانواده گریزان شوند و برخی دیگر نیز زندگی مشترک را میدان جنگی بدانند که پیروزی در آن، تنها با دفاع از خویش و با استفاده از عبرت گرفتن از تجارب دیگران به دست می‌آید،

لذا پیش از وارد شدن به زندگی مشترک، خود را مجهز به سلاح‌های دفاعی می‌کنند تنها به این منظور که مانند مادر یا سایر زنانی که می‌شناسند، زندگی نکنند!

هر دو قسمت این قضیه لطمات جبران‌ناپذیری را بر روح دختر وارد می‌کند که متاسفانه مسبب آن کسی نیست جز شمای مادری که معبود دوران کودکی‌اش بوده‌اید.

مسئولیت‌پذیر باشید

برخی از مادران عاشقانه و در نهایت لذت مسئولیت‌های مادری‌شان را انجام می‌دهند، در حالی که برخی دیگر از آزادی‌های محدود شده خود نالان و شاکی‌اند، عموما این مادران شخصیت نابالغی دارند و رفتارهای کودکانه بسیاری را مرتکب می‌شوند.

مثلا، ممکن است به فرزندان یا همسر خود بشدت وابسته باشند یا آنها را به خود وابسته کنند یا آن که دائما همسر یا فرزندانشان را بصورت کلامی یا غیرکلامی مورد توبیخ و سرزنش قرار دهند،

این دو حالت، به لحاظ تربیتی بسیار آسیب‌زاست. دختران این مادران نابالغ، معمولا بلوغی دیررس داشته و وابسته پرورش خواهند یافت، این دختران با وجود رشد سنی و جسمی از نظر احساسی همیشه کودک باقی می‌ماند و از نبوغ احساسی و فکری کمتری برخوردار خواهند بود

که به موجب آن نیز، قادر به انجام فعالیت‌های اجتماعی نخواهند بود یا زندگی زناشویی سالمی نخواهند داشت. در چنین شرایطی مراجعه به روان‌شناس الزامی است چه‌بسا مادر و دختر نیازمند درمان‌های اختصاصی هستند.

چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها