مداخله شوروی در ایران پس از اشغال

برنامه‌های مداخله‌جویانه اتحاد جماهیر شوروی در ایران در مقطع 1320 تا 1324 دو رویکرد عمده داشت. نخست رویکرد فرهنگی که ابعاد گسترده‌ای را دربر می‌گرفت و دیگری رویکرد سیاسی نظامی که در تشکیل فرقه دموکرات و اقدام عملی برای تجزیه ایران متجلی گردید، در قسمت زیر نخست رویکرد فرهنگی فعالیت‌های شوروی‌ها را قبل از تشکیل فرقه دموکرات بررسی خواهیم کرد، سپس رویکرد سیاسی آن را.
کد خبر: ۷۳۸۸۹۴
مداخله شوروی در ایران پس از اشغال

پس از اشغال ایران از شهریور 1320 تا تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان یک دوره چهار ساله مهم از فعالیت‌های گوناگون مأموران شوروی با رویکرد فرهنگی صورت گرفت. فعالیت شدید نیروهای شوروی جهت هویت‌سازی جعلی غیر ایرانی برای آذربایجان و در ادامه کمیته ایجاد شده در سال‌های قبل از جنگ جهانی، از اواخر سال فعالیت جدی خود را شروع کرد. هیأتی از کمونیست‌های آذربایجان شوروی به سرپرستی عزیز علی‌اوف، دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان و محبعلی قاسم‌اوف از متخصصان شرق‌شناس به دعوت مقامات شوروی وارد تبریز شدند. این هیأت برنامه حساب‌شده‌ای را طراحی کرد و به اجرا گذاشت که طبق آن با ایجاد احساسات قومی تلاش می‌شد بر نوعی سیاست پان آذربایجانی ساخته و پرداخته شود. مباحث و مفاهیمی جعلی از قبیل آذربایجان شمالی و جنوبی، ستم ملی فارس‌ها و رهایی خلق آذربایجان جنوبی جزو عمده‌ترین موضوعاتی بود که هیأت مزبور به اتفاق نیروهای روسی سعی در برانگیختن احساسات مردم آذربایجان داشت.1

در ادامه برنامه‌های هویت‌سازی جعلی برای آذربایجان در اسفند سال 1322 در شورای کمیساریای اتحاد جماهیر شوروی برای توسعه کمک‌های اقتصادی و فرهنگی به اهالی «آذربایجان جنوبی» مذاکراتی به عمل آمد و تصمیمات مهمی گرفته شد که از اهمیت خاصی برخوردار است:

1ـ‌ انتشار روزنامه به زبان ترکی آذربایجانی و توزیع اجباری آن در میان اهالی

2ـ‌ دایر کردن چاپخانه برای چاپ روزنامه و آثار نویسندگان و شعرای آذربایجانی با انتقال چاپخانه مجهز از شوروی

3ـ‌ اجرای برنامه‌های تئاتر و کنسرت موسیقی

4ـ‌ دایر کردن کلاس‌های زبان آذربایجانی2

این تلاش‌ها به این منظور صورت می‌گرفت که به مردم و بویژه نخبگان آذربایجانی بقبولاند که ملیتی جُدا از سایر ایرانیان دارند و به این ترتیب زمینه جدایی آذربایجان از ایران فراهم گردد. تبلیغات شوروی توسط واحدهای ارتش سرخ و مأموران و عده‌ای از کمونیست‌های آذربایجان شوروی که سابقاً اران نامیده می‌شد، صورت می‌گرفت که هدف اصلی آن، خلق یک هویت جداگانه برای آذربایجان بود مشابه هویت ساخته شده برای آن قسمت از ایران (آران) که در نتیجه جنگ‌های تحمیلی روسیه از ایران جدا و بر اثر تبلیغات تزاری و کمونیستی، تغییرات فرهنگی ـ‌ هویتی زیادی به خود دیده بود.

انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی

در اجرای برنامه‌های هویت‌سازی شوروی برای آذربایجان سرانجام انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی در 21 مرداد 1323 در تبریز شکل گرفت و پنج کمیسیون در آن برای اجرای تصمیمات اتخاذ شده به وجود آمد که عبارت بود از «کمسیون ادبی؛ کمسیون طبی؛ کمسیون هنرهای زیبا؛ کمسیون ورزش و سیاحت؛ کمسیون اقتصاد.» کمسیون هنرهای زیبای این انجمن با جذب دست‌اندرکاران هنر نمایش تبریز گروه منسجمی را به عنوان «تئاتر انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی، شعبه تبریز» به وجود آورد.3در اسناد تازه انتشار یافته به همت جمیل حسنلی گوشه‌هایی از فعالیت گسترده گروه نمایش فوق آشکار می‌شود. در شهرهای بزرگ آذربایجان ایران اپرای «کوراوغلی»؛ «لیلی و مجنون»، «شاه اسماعیل»، «آرشین مال آلان» و«مشهدی عباد» به نمایش در آمد و در ادامه گسترش همین تحریکات هیأت هنری امنیتی عزیز علی‌اوف توانست در عرض 3 ماه تعداد اعضای خود را از پانصد نفر به 2تا 6 هزار نفر برساند به نحوی که موجب جلب موافقت مسکو شد.4 این موافقت بیانگر عمق و گستردگی فعالیت این هیأت در سرتاسر آذربایجان بود. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می‌شود که به کارگیری 2 الی 6 هزار نفر دست‌اندرکار نمایش در ایران در حالی تصویب می‌شد که در کل آذربایجان شاید بیش از بیست نفر هنرپیشه و بازیگر تئاتر وجود نداشته است. هر چند آمار و ارقام قید شده در اسناد منتشر توسط حسنلی اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، با این حال همین امر حکایت از قصد و برنامه جدی شوروی برای هویت‌سازی مورد نظر آنها دارد.

همزمان با این فعالیت‌ها باید به نمایش فیلم‌های تبلیغی از پیروزی‌های ارتش سرخ هم اشاره کرد که گروه نمایش فیلم در اغلب شهرها برنامه نمایش برگزار می‌کرد.

انتشار روزنامه

ارتش سرخ پس از اشغال شمال ایران و استقرار در آذربایجان به دستور استالین روزنامه «وطن یولوندا» یعنی «در راه وطن» را که مهم‌ترین نشریه تبلیغی و سیاسی فرهنگی اتحاد جماهیر شوروی بود در تبریز دایر کرد. این روزنامه در تیراژ چهار هزار نسخه به خط فارسی و با استفاده از زبان آذربایجانی در بهار 1323 شروع به انتشار نمود. کادر فنی و اداره‌کننده آن شامل 27 نفر متخصص بود که از بادکوبه به تبریز وارد شده بودند.4

علاوه بر نشریه فوق، مأموران ارتش سرخ نشریات دیگری چون «روزگار نو» و «دوست ایران» هم منتشر می‌کردند. دایر کردن چاپخانه در شهرهایی چون تبریز، اردبیل و ارومیه کاری زیربنایی برای انتشار نشریات و آثاری بود که در برنامه‌های ایشان قرار داشت.

جذب نخبگان

مأموران اتحاد جماهیر شوروی ضمن انجام برنامه‌های اجرای کنسرت موسیقی، اجرای تئاتر، نمایش فیلم، انتشار روزنامه و کتاب به برپایی مراسم‌هایی به مناسبت‌های گوناگون می‌پرداختند که در این برنامه‌ها تکیه اصلی بر تأثیرگذاری بر نخبگان بود. از جمله در 29 اسفند سال 1323 افسران شوروی در دانشسرای پسران تبریز برای افسران لشکر تبریز و در دبیرستان فردوسی برای گروهبانان و سربازان درباره پیروزی‌های ارتش سرخ مراسمی برپا و به ایراد سخنرانی پرداختند.5

ارتش سرخ پس از اشغال شمال ایران به دستور استالین روزنامه «وطن یولوندا» یعنی «در راه وطن» را که مهم‌ترین نشریه تبلیغی و سیاسی فرهنگی اتحاد جماهیر شوروی بود
در تبریز دایر کرد

علاوه بر این و در راستای اهداف تجزیه‌طلبانه و برای جذب نخبگان و مردم در اردیبهشت سال 1324 به مناسبت سالگرد تأسیس جمهوری آذربایجان شوروی در اغلب شهرهای آذربایجان توسط انجمن روابط فرهنگی مراسمی دایر گردید. برپایی این جشن‌ها به دستور صریح استالین صورت می‌گرفت و او برای جذب نخبگان هوادار روسیه شوروی در فرمانی تصریح کرده بود:

«در مورد سازماندهی انجمن دوستان آذربایجان شوروی از نمایندگانی که در جشن یادبود بیست و پنجمین سال تأسیس جمهوری شوروی آذربایجان شرکت کردند استفاده شود.»6

در همین حال اقدامات دیگری برای جذب نخبگان فرهنگی آذربایجان هم صورت می‌گرفت از جمله درخواست اعزام تعدادی از دانش‌آموزان دیپلمه برای تحصیل در دانشگاه بادکوبه و دعوت از هنرمندان برجسته‌ای چون اقبال آذر ـ سلطان آواز ایران ـ‌ برای بازدید از آذربایجان شوروی بود.7 برنامه‌های فرهنگی تبلیغی صورت گرفته با نظارت دقیق مأموران روسی اجرا می‌شد حتی مأموران بلندپایه‌ای چون کمیسر فرهنگ آذربایجان شوروی ـ‌ میرزا ابراهیم‌اوف ـ خود مستقیماً به فعالیت مشغول بود و پروژه هویت‌سازی را هدایت و رهبری می‌کردند. در گزارش ارسالی وزارت جنگ از سخنرانی ابراهیم‌اوف به نخست‌وزیری که در تاریخ 25/5/1324 ارسال شده است، شیوه هویت‌سازی در گفتار و کردار مأموران روسی کاملاً آشکار است. موضوع اصلی سخنرانی وی مقایسه وضعیت اقتصادی، صنعتی، فرهنگی و علمی «پیشرفته» آذربایجان شوروی و عقب‌ماندگی ایران بود.

«... [وی] از اوضاع فرهنگی ایران که دارای 13 میلیون جمعیت و تعداد کمی معلم می‌باشد، تنقید و متذکر شد که [در ایران] دانشمندان و معلمان را به چشم حقارت می‌نگرند.

همچنین تعداد زیاد کارگران و کارخانه‌های آذربایجان شوروی با کمی کارخانه و زیادی بیکاران، ایران را مورد مثال قرار داده و متذکر شد؛ در آذربایجان شوروی و قفقازیه مردم در سایه رهبران خودشان از نعمت معلومات بهره‌مندند...»8

در آستانه تشکیل فرقه دموکرات، شاهد تشکیل حزب زنان توسط حزب توده ایران به تأسی از شوروی هستیم که یکی از موارد آن از اردبیل گزارش شده است.9

ترویج ترکی باکویی

موضوع مهمی که پایه‌های آن در این دوره گذاشته شد، ترویج ترکی قفقازی در نشریات و مطبوعات وابسته به ارتش سرخ است. عوامل برجسته فرهنگی ـ امنیتی شوروی این برنامه را هدایت می‌کردند و روزنامه‌های «وطن یولوندا» و «دوست ایران» در این خصوص تلاش چشمگیری داشتند. در این دوره، برای هرچه مستحکم‌تر کردن باور وابستگی و برتری فرهنگ و ادب جمهوری آذربایجان شوروی نسبت به آذربایجان ایران، شعرا و نویسندگان ایرانی را بر آن می‌داشتند تا با لهجه و اصطلاحات آن سوی مرز که اغلب روسی بود، بنویسند و سخن بگویند.

این جریان خزنده جعل و تغییر مبنای هویت ایرانی، از دیدگاه علمای آگاه آذربایجان به دور نماند. آیت‌الله میرزا عبدالله مجتهدی در خاطرات خود به این مساله پرداخته است.10 وی می‌نویسد: «... اعلانی که برای مجلس این دو مرحومه چسبانده بودند، هر دو به ترکی بود.

وقتی که اعلان صبیه میرزا علی‌آقا را می‌خواندم، بی‌اختیار خنده‌ام گرفت.

اول مردم زیر بار اعلان ترکی نمی‌رفتند... تابلوهای مغازه‌ها را هم که به فارسی بود برداشته‌اند به جای بعضی تابلوها، تابلوی ترکی گذاشته! بعضی در روی کاغذی خودشان چیزی نوشته از پشت شیشه مغازه آویخته‌اند... گویا این تغییر دویم باشد. یک بار در زمان پهلوی خیاط را به دوزندگی تبدیل نموده‌اند حالا هم برای این‌که زبان آذربایجانی باشد، درزی می‌نویسند...» نشر اعلامیه‌ها، اسامی غذاها، اسامی مشاغل، درجات نظامی، اصطلاحات ادبی و... به تبعیت از این سیاست، ترکی آذربایجانی شد. در گزارشی از تبریز در ایام سلطه فرقه می‌خوانیم. «... دائم رادیوهای قفقاز را گرفته و سخنرانی که از رادیو بادکوبه و قفقاز می‌شود به وسیله بلندگو به استماع مردم می‌رسانند.

در کافه هم فقط از رادیو تهران ورزش باستانی را می‌گیرند و بعداً نیز موزیک و سخنرانی قفقاز شوروی معمول است...»11

اشرف اقبالی

پانوشت‌ها:

1. کاوه بیات، «مسئله‌ آذربایجان»، فصل‌نامه‌ گفتگو، تهران، تابستان 1375، صص 39- 38.*2 . حسنلی، پیشین، صص 37- 35 و محمود رنجبر فخری، نمایش در تبریز (از انقلاب مشروطه تا نهضت ملی نفت)، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه‌ ملی جمهوری اسلامی ایران، 1383، ص 489*3.حسنلی، پیشین، ص 20.*4.حسنلی، پیشین، ص 38*5. سند شماره چهار از مجموعه اسناد کتاب پیدایش فرقه‌ دموکرات به روایت اسناد و خاطرات، پیشین.*6. کاوه بیات، «استالین و فرمان تشکیل فرقه‌ دموکرات آذربایجان»، فصل‌نامه‌ گفتگو، شماره‌ 40،*7. سید جواد حسینی، با زمزمه‌ هزاردستان، یادنامه‌ استاد ابوالحسن اقبال آذر، تهران، نشر نی، 1383، ص 192.*8.سند شماره‌ 46 از مجموعه‌ اسناد کتاب پیدایش فرقه‌ دموکرات، پیشین.*9.سند شماره‌ 50، همان. *10. بحران در آذربایجان، خاطرات آیت‌الله میرزا عبدالله مجتهدی تبریزی (25- 1324) به کوشش رسول جعفریان، تهران، مؤسسه‌ مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381، صص 62 و 73.*11. سازمان اسناد ملی ایران، سند شماره 43- 175- 17/293.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها