رازهای جاودانگی یک مسجد!

خبر داغ تعطیلی جایزه «شهید حبیب غنی‌ پور» در روزهای آغازین آذر ۱۴۰۲، انعکاسی وسیع در رسانه‌های جمعی داشت؛ خبری که انتشار آن کام جریان فکری و فرهنگی انقلاب را تلخ کرد و نهایتا با اعلام این موضوع که «دیگر چیزی به‌نام جایزه شهید غنی‌ پور نخواهیم داشت» رسما به پایان راه خود رسید.
خبر داغ تعطیلی جایزه «شهید حبیب غنی‌ پور» در روزهای آغازین آذر ۱۴۰۲، انعکاسی وسیع در رسانه‌های جمعی داشت؛ خبری که انتشار آن کام جریان فکری و فرهنگی انقلاب را تلخ کرد و نهایتا با اعلام این موضوع که «دیگر چیزی به‌نام جایزه شهید غنی‌ پور نخواهیم داشت» رسما به پایان راه خود رسید.
کد خبر: ۱۴۳۷۹۰۵
نویسنده محمد دشتی - گروه فرهنگ و ادب

تعطیلی جشنواره‌ای که نام آن با «مسجد جوادالائمه(ع)» پیوند خورده بود، این سؤال جدی را مطرح کرد که به‌راستی ریشه شهرت و خوشنامی مسجدی با این نام و آوازه از کجا نشات می‌گیرد و چرا جایزه‌ای با نام شهید حبیب غنی‌ پور در آن مسجد بنیان گذاشته شده است؟ این سؤالات و سؤالاتی دیگر که همگی به «مسجد جوادالائمه(ع)» ختم می‌شد، بهانه‌ای برای تهیه این گزارش شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید، جدای از اطلاعات شخصی نگارنده به‌عنوان یکی از «بچه‌های مسجد جوادالائمه(ع)» حاصل واکاوی و کنکاش در کتاب‌ها، ویژه‌نامه‌های مناسبتی و دیگر اسناد مکتوب مرتبط با این مسجد است. 
   
نامی که با مسجد جوادالائمه(ع) پیوند خورده است
زنده‌یاد امیرحسین فردی که «بچه‌های مسجد» او را «امیرخان» صدا می‌زدند، در حالی در اردیبهشت سال ۱۳۹۵به آسمان‌ها پر کشید که رهبر معظم انقلاب او را هنرمندی مومن و سختکوش و از پیشکسوتان در عرصه فعالیت‌های ادبی دوران انقلاب و از بنیان‌گذاران هسته‌های جوانان هنرمند و انقلابی توصیف کردند. زنده‌یاد امیرحسین فردی در مطلبی با عنوان «سرگذشت مسجد جوادالائمه(ع)» چنین نوشته است: «... زمینه‌های شکل‌گیری شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع)، به اوایل دهه ۵۰ شمسی برمی‌گردد. در آن سال‌ها، هیات‌امنای مسجد و نیز امامان جماعت، به این نتیجه رسیده بودند که باید در کنار شبستان مسجد، کتابخانه و قرض‌الحسنه‌ای تأسیس کرد تا دامنه حضور مردم در مساجد، محدود به نماز و برنامه‌های منبر نشود. کتابخانه‌های مساجد، محل اعتماد مردم مسلمان ایران بود. آنها با رضایتمندی و اشتیاق، فرزندان خود را تشویق می‌کردند تا عضو کتابخانه‌های مساجد شوند و در برنامه‌های آن شرکت کنند، چراکه فضای فرهنگی و کتابخانه‌های متعلق به نظام شاهنشاهی را مناسب نمی‌دانستند و به اهداف و برنامه‌های آنها اعتماد و اعتقاد نداشتند. مردم علاقه‌مند بودند به بهانه کتابخانه و برنامه‌های آن، پای فرزندان‌شان به مساجد باز شود، به آنجا رفت‌وآمد کنند تا صدای اذان بشنوند و در شبستان مساجد حاضر شوند و همراه دیگران نمازجماعت بخوانند و پایه‌های ایمان‌شان به اسلام و قرآن قوی شود. به‌همین‌دلیل جذب کودکان و نوجوانان، از این جهت چندان مشکل نبود. مسأله مهم، محدودیت فضای کتابخانه‌ها، عناوین کتاب‌ها و فقر مالی و سایر امکانات لازم بود.»
   
نیم قرن فعالیت‌های فرهنگی تاثیرگذار
مسجد جوادالائمه(ع) که می‌توان برای فعالیت‌های مذهبی و فرهنگی آن چهار دوره مشخص یعنی فعالیت‌های قبل از انقلاب، تلاش‌هایی که در قالب جلسات دوشنبه‌های قصه‌خوانی پی گرفته شد، برگزاری ۲۲ دوره جشنواره ادبی شهید حبیب غنی‌پور و تمرکز بر تربیت نیروی ادبی متعهد و متخصص را در نظر گرفت، آن‌قدر موفق و تاثیرگذار بوده است که می‌توان در مورد آن کتاب‌‌ها نوشت و فیلم‌ها ساخت.  این تاثیرگذاری و نقش‌آفرینی به‌خصوص در زمینه امور ادبی و بالاخص در مورد جایزه ادبی شهید حبیب‌ غنی‌پور به گونه‌ای در جامعه فرهنگی و رسانه‌ای کشور تاثیر داشته است که اعلام تعطیلی آن، واکنش‌های رسانه‌ای و مطبوعاتی زیادی را برانگیخت. با چنین نگاهی خوب است با تامل و دقت بیشتری به سابقه تاسیس و فعالیت‌های این مسجد نظر کنیم. بنا به نقلی که در یادنامه زنده‌یاد امیرحسین فردی و از زبان حاج‌حسین معینی، از بنیان‌گذاران مسجد و دوستان آقای فردی آمده است، چنین می‌خوانیم: «... زمین این مسجد در سال ۱۳۴۷ خریده شد. آن موقع هیاتی به‌نام هیات جوادالائمه(ع) تشکیل داده بودیم و زمانی که زمین آن خریداری شد، به‌دلیل تنگناهای مالی فقط یک نمازخانه موقت در آن ساخته شد. در سال ۱۳۵۰ کلنگ مسجد زده شد و خدابیامرز حاج‌مطلبی که امام‌جماعت بی‌نظیری برای مسجد بود، قرص ایستاد و در کنار تکمیل مسجد، کارهای نهضت و انقلاب را در این محله رهبری و مدیریت کرد. در سال ۱۳۵۳ آقای هادی علی‌اکبری کتاب‌های شخصی خودش را به مسجد آورد و این‌گونه بود که با کمک حاج‌آقا مطلبی، کتابخانه مسجد راه‌اندازی‌شد.»
   
کتابخانه‌ای با ۷۰۰۰ عضو 
زنده‌یاد امیرحسین فردی در مطلبی دیگر که با عنوان «سرگذشت مسجد جواد الائمه(ع) و جلسات قصه‌نویسی آن» نگاشته است، می‌گوید: «... دوره تازه فعالیت ادبی مسجد از تابستان ۵۸ شروع شد که در این دوره هدف، آموزش داستان‌نویسی و پرداختن به مولفه‌ها و ساز و کارهای یک داستان بود.  در همین ارتباط تشکیل حوزه اندیشه و هنر اسلامی، که بعدها به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تغییر اسم داد، تاثیر زیادی بر هنرمندان مسلمان داشت. این تاثیر در جمع نویسندگان جلسات داستان‌نویسی مسجد جوادالائمه(ع) نیز مشهود بود؛ چرا که یک سال بعد، نخستین اثر منتخب آن جلسه با عنوان «سوره بچه‌ها مسجد» با سرمایه‌گذاری حوزه اندیشه و هنر اسلامی منتشر شد.  جلسات قصه‌نویسی دوشنبه‌های مسجد جوادالائمه(ع) از خاطره‌انگیزترین سال‌های فعالیت بچه‌های مسجد است. جلساتی که با صوت قرآن محمد ناصری آغاز می‌شد، با چایی‌های خوش‌طعم شهید حبیب غنی‌پور ادامه پیدا می‌کرد. جلساتی بی‌ریا که دوستان تنگاتنگ هم می‌نشستند، قصه می‌خواندند و گپ می‌زدند و حتی در شب‌های سرد  زمستان و خاموشی‌های خوفناک بمباران آن سال‌های جنگ، تعطیل‌بردار نبود. جلسات دوشنبه سال‌های طولانی ادامه یافت، ‌اما بعدها به دلایلی تشکیل نشد و فعالیت آن جمع که با نام «شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع)» شناخته شده‌اند، به شکل انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور ادامه یافت. کتابخانه مسجد در سال ۶۰ حدود۷۰۰۰ عضو داشت.»
   
بستری مناسب برای پرورش استعدادهای هنری، ادبی و فرهنگی
وقتی درباره تاریخ فعالیت‌های این مسجد اثرگذار با محمد ناصری که خودش را عضو شماره ۱۲۴۳ کتابخانه مسجد معرفی می‌کند هم‌کلام می‌شویم، به نکته‌‌ ظریفی اشاره می‌کند و می‌گوید: اگرچه بچه‌های مسجد در شاخه‌ها و بخش‌های گوناگونی علایق خود را دنبال کردند و در مسیرهای گوناگونی قدم برداشتند و بالیدند، اما باید به این موضوع مهم توجه داشته باشیم که اساس و بنیان همه‌ این کارها،‌ ریشه در فعالیت‌های «کتابخانه مسجد» داشت. به طور مثال در شاخه سینما، کارگردانی، بازیگری، نویسندگی، فیلمنامه‌نویسی، عکاسی، گرافیک  می‌توان از افراد شاخص و موثر زیادی نام برد. اما شاخه‌ای که از همه بیشتر گسترش پیدا کرده و پرچمدار اقدامات ماندگار در مسجد جوادالائمه(ع) شده است، شاخه مهم ادبی و در شکل عملیاتی آن «قصه‌نویسی» است که از گستردگی قابل توجهی برخوردار است و خود به تنهایی می‌تواند موضوع یک پژوهش و تحقیق منسجم و علمی قرار گیرد. از این موضوعات که بگذریم، مسجد جوادالائمه(ع) برخی ویژگی‌های خاص خود را هم دارد که اشاره به آن خیلی شنیدنی است، از جمله این که این مسجد هیچ‌گاه واحدی با عنوان بسیج نداشت، اما افراد بسیجی و ایثارگر زیادی را در خود پرورانده که تعدادی از آنان از جمله شهید حبیب غنی‌پور و دیگر شهدای پر افتخار مسجد، برآمده و حاصل تفکر بسیجی حاکم بر این مسجد بوده‌اند. مسجدی که به قول محمد ناصری، نویسنده و دبیر جشنواره جایزه شهید غنی‌‌پور، ۵۰ سال به واسطه توکل بر خداوند و به برکت پول‌‌های خرد «بچه‌های مسجد» که در لیوان «سبزرنگ تاریخی» آن می‌ریختند اداره شد و توانست مستقل و مصمم به راه خود ادامه داد. 
   
رمز جاودانگی
 در مجموع و در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت: «رمز جاودانگی مسجد جوادالائمه(ع)» نقش کانونی آن برای شکل‌گیری هسته‌های جوانان هنرمند و انقلابی و پرورش چهره‌های تاثیرگذار در ساحت‌های فرهنگی، هنری و علمی، همچون سینما، ادبیات، تئاتر، روزنامه‌نگاری، گرافیک، حقوق، فیزیک هسته‌ای، مجسمه‌سازی، مدیریت فرهنگی و... است. موضوعی که این مسجد را به یک پدیده کم‌نظیر در رخدادهای فرهنگی معاصر ایران تبدیل کرده و بازنمایی و روایت خدمات ارزشمند آن در شاخه‌های گوناگون، تامل بیش از پیش جامعه‌شناسان و پژوهشگران فرهنگی و علمی را می‌طلبد.

فرج‌ا... سلحشور و تئاتر در مسجد 
در کنار این فعالیت‌ها، زمینه فعالیت‌های ورزشی و هنری، به خصوص هنرهای نمایشی مثل اجرای نمایشنامه یا تئاتر نیز در مسجد فراهم شد که با توجه به حضور نوجوانان و جوانان، جذابیتی خاصی برای آنان داشت و باعث حضور با نشاط و با انگیزه آنان در مسجد می‌شد.  گلعلی بابایی؛ نویسنده و پژوهشگر و یکی از بچه‌های قدیمی مسجد، در کتابی که به عنوان «قلمی به رنگ خاک: سرگذشت‌نامه شهید حبیب غنی‌پور» نگاشته است، در این خصوص و به روایت از زنده‌یاد فرج‌ا... سلحشور، بنیان‌گذار هنر در کتابخانه مسجد جوادالائمه(ع) می‌نویسد: «...همان فعالیتی که ما در مسجد جوادالائمه(ع) انجام می‌دادیم، در مسجد حضرت علی‌اکبر(ع) در خیابان هاشمی هم داشتیم. آن موقع یک گروه نمایشی از بچه‌های یزد آمده‌بودند و در این مسجد نمایشی به نام «حجربن‌عدی» اجرا می‌کردند. آنها به من هم گفتند:«بیا فلان نقش را بگیر.» من گفتم:« نه من اصلا اهل این جور چیزها نیستم.» و واقعا هم آن زمان تئاتر و سینما را یک عیب می‌دانستیم. ...بعد که اینها نمایش‌شان را اجرا کردند، من دیدم عجب تاثیر خوبی روی مردم گذاشت. یعنی آن اجرا و جذب مردم به مسجد و تاثیر خوبی که گرفتند، مرا به فکر انداخت. با خودم گفتم این هنر یک زبان، یک وسیله و یک امکان است، چرا نباید مساجد ما این امکان را داشته باشند؟ حالا اگر دیگران از آن بد استفاده می‌کنند، ما خوب استفاده کنیم.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها