آمریکا به دنبال ترمیم شکست رژیم اشغالگر قدس است

رهبر انقلاب در دیدار‌های اخیر با اشاره به تحولات فلسطین بر ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم اشغالگر قدس تأکید و در دیدار نخبگان و استعداد‌های برتر علمی با توصیف جنایت نسل‌کشی رژیم غاصب و پشتیبانی آمریکا از این جنایات تصریح کردند: «آن‌طوری که اطلاعات متعدد به ما می‌گوید، سیاست جاری این روزها، یعنی همین هفته اخیر درون رژیم صهیونیستی را آمریکایی‌ها دارند تنظیم می‌کنند؛ یعنی سیاست‌گذار، آن‌ها هستند و این کار‌هایی که دارد انجام می‌گیرد، سیاست آمریکایی‌هاست. آمریکایی‌ها مسئولیت خودشان را مورد توجه قرار بدهند؛ مسئولند.» ۲۵ مهر ۱۴۰۲
رهبر انقلاب در دیدار‌های اخیر با اشاره به تحولات فلسطین بر ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم اشغالگر قدس تأکید و در دیدار نخبگان و استعداد‌های برتر علمی با توصیف جنایت نسل‌کشی رژیم غاصب و پشتیبانی آمریکا از این جنایات تصریح کردند: «آن‌طوری که اطلاعات متعدد به ما می‌گوید، سیاست جاری این روزها، یعنی همین هفته اخیر درون رژیم صهیونیستی را آمریکایی‌ها دارند تنظیم می‌کنند؛ یعنی سیاست‌گذار، آن‌ها هستند و این کار‌هایی که دارد انجام می‌گیرد، سیاست آمریکایی‌هاست. آمریکایی‌ها مسئولیت خودشان را مورد توجه قرار بدهند؛ مسئولند.» ۲۵ مهر ۱۴۰۲
کد خبر: ۱۴۲۷۹۵۹

به همین مناسبت در گفت‌وگو با آقای محمدرضا رئوف‌ شیبانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در تونس و سفیر آکردیته در کشور لیبی، دلایل و ریشه‌های ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم‌صهیونیستی در عملیات طوفان‌الاقصی را بررسی کرده‌ایم. آقای شیبانی پیش از این سفیر کشورمان در لبنان و سوریه نیز بوده‌است.
 
ترمیم‌ناپذیری شکست رژیم اشغالگر قدس از مقاومت فلسطین نکته‌ای بود که رهبر انقلاب در دیدار نخبگان هم به آن اشاره کردند. تحلیل شما در این مورد چیست؟ ابعاد این ضربه و چرایی ترمیم‌ناپذیری آن را چگونه تفسیر می‌کنید؟
در یک بررسی پیرامون اهرم‌هایی که جامعه صهیونیستی در فلسطین اشغالی بر پایه آن بنا شده‌است و به اعتقاد تحلیلگران استراتژیست، این عملیات قطعا ضربه مهلکی بر ارکان این رژیم وارد کرده که بدون شک ترمیم‌ناپذیر است. این عملیات توازن میدانی را به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای به ‌نفع مقاومت فلسطین تغییر داده‌است. در این رابطه برای روشن شدن بیشتر ابعاد این موضوع چند نکته قابل ذکر است:

الف ــ از لحاظ نظامی تابه‌حال نیروی مقاومت به شلیک موشک یا عملیات محدود یا انجام برخی عملیات استشهادی اکتفا می‌کرد. درحالی‌که جریان مقاومت فلسطینی موفق شد در این مرحله دست به عملیات ترکیبی و گسترده نظامی بزند و در عمق بیش از ۴۰ کیلومتری در داخل فلسطین اشغالی نفوذ کند و اهداف متعددی را در این عملیات ترسیم و به نتیجه برساند.

ب ــ در اختیار گرفتن تعداد قابل‌توجهی از اسرای نظامی و شهرک‌نشین به‌عنوان مهم‌ترین برگه مذاکراتی در آینده و همچنین بهره‌گیری از اصل غافلگیری در این عملیات از جمله نقاط متمایز در این مرحله است. اگر رژیم‌صهیونیستی و ناظران نظامی و کمیته منتخب برای بررسی جنگ 33روزه چند ماه پس از پایان این جنگ رسما شکست نظامی اسرائیل از مقاومت حزب‌ا... را اعلام کردند؛ در این عملیات آنها بلافاصله پس از روشن شدن اولیه ابعاد این حمله و دستاوردهای مقاومت در آن، به شکست نظامی خود اعتراف کردند.

ج ــ نفود زمینی و استفاده از تاکتیک جنگ ترکیبی مقاومت و اقدام از جبهه‌های زمینی، هوایی، دریایی و پرتاب موشک ازجمله ویژگی منحصربه‌فرد این عملیات بود.

د ــ به نظر من حماس این عملیات را از نقطه‌ای شروع کرد که عضو دیگر محور مقاومت در لبنان (حزب‌ا...) در سال ۲۰۰۶ و در جریان جنگ 33 روزه آن را به پایان رسانده بود. به یاد دارم رزمندگان مقاومت حزب‌ا... لبنان در روزهای پایانی جنگ 33 روزه اراده و انگیزه وافری در ورود به خاک فلسطین اشغالی و تحت پیگرد قراردادن ستون شکست‌خورده و رو به فرار نظامی صهیونیست‌ها داشتند؛ ولی مقاومت لبنان به دلایل متعدد به این حداقل اکتفا کرد.

ی ــ توانمندی اطلاعاتی جریان مقاومت حماس در این عملیات به اعتراف کارشناسان نظامی و اطلاعاتی به حدی موفق عمل کرد که عملا دستگاه‌های امنیتی صهیونیستی در ساعات اولیه این عملیات زمینگیر شده‌بودند. این در حالی است که رکن توانمندی سیستم اطلاعاتی اسرائیل به‌عنوان یکی از قوی‌ترین ارکان اطلاعاتی در سطح منطقه و بعضا در سطح بین‌المللی مطرح است.

لازم می‌دانم به‌طور خلاصه چند نکته تکمیلی را به‌عنوان جمع‌بندی در پاسخ به این سؤال عرض کنم:
این عملیات بار دیگر اسطوره شکست‌ناپذیری ماشین جنگی اسرائیل را در افکار عمومی منطقه زیر سؤال برد.

* این عملیات، ایمان و اطمینان موجود نزد افکار عمومی اتباع صهیونیستی‌به توانمندی ارتش به‌عنوان رکن اساسی نگهدارنده جامعه صهیونیستی را به‌شدت متزلزل ساخت.


* امنیت و استحکام شهرک‌های صهیونیستی به‌عنوان شیرازه و زیر‌ساخت جامعه صهیونیستی را متزلزل کرد.

* گنبد آهنین در این عملیات عملا کارآیی خود را از دست داد و این فرضیه را که هک کردن آن قابل اجرا بوده و ترمیم‌پذیر نیست، تقویت کرد.

* رژیم صهیونیستی از نقطه‌ای ضربه خورد که به‌هیچ‌وجه آمادگی مقابله با آن را نداشت.

* ضربه به‌حدی بود که اسرائیل در آینده تحت فشار افکار‌عمومی داخلی و خارجی مجبور خواهد شد در اتخاذ هرگونه اقدام خود بارها محاسبه کند.
* جریان مقاومت از وضعیت یک حرکت محدود نظامی خارج شد و خود را در قامت یک نیروی مسلح و باایمان که قادر است در میدان، رودررو با ماشین جنگی صهیونیستی بایستد، جلوه کرد.
* ارتقای روحیه عربی که بختک روحیه شکست و ناکامی بر اذهان آنها سایه انداخته بود، این عملیات و دستاورد آن روحیه عربی را ارتقا بخشید.

* بی‌تردید این عملیات تاثیرات عمیقی در شاکله سیاست داخلی جامعه صهیونیستی به‌جای خواهد گذاشت و موجب تعمیق شکاف سیاسی و اجتماعی در این جامعه خواهد شد.

* صف‌بندی در صحنه بین‌الملل را واضح‌تر و روشن‌تر کرد.

رژیم اشغالگر قدس قبل و بعد از ۱۵مهر چه تفاوت‌هایی دارد؟
* همان‌گونه که مقاومت قبل از 15مهر با مقاومت فلسطینی بعد از 15مهر تفاوت ماهوی و کیفی داشته، رژیم صهیونیستی امروز بی‌تردید متفاوت با رژیم صهیونیستی قبل از 15مهر خواهد بود. شدت خشم و واکنش رژیم صهیونیستی به این عملیات، عمق فاجعه و شدت فشار روانی را که اسرائیل با آن مواجه است، منعکس می‌کند. به نظر من، حادثه 15مهر سؤال بزرگی را در اذهان و افکار عمومی جامعه صهیونیستی در رابطه با ماندگار بودن این رژیم به‌جا گذاشت.

یکی از دستاوردهای این عملیات این است که واقعیت فلسطین با قدرت خود را بر معادلات داخلی و منطقه‌ای تحمیل کرد. این اصل به‌‌رغم تلاش‌ سال‌های اخیر در عادی‌سازی روابط عربی و صهیونیستی صورت می‌گرفت که هدف آن نشر این ذهنیت بود که در نتیجه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی عملا مسأله فلسطین به فراموشی سپرده خواهد شد. توازن وحشتی که پس از جنگ ۳۳ روزه ازسوی لبنان بر صهیونیست‌ها تحمیل شد در نتیجه این عملیات در معادله فلسطین ـــ اسرائیل نیز حاکم خواهد بود. به یاد داریم که در نتیجه نمایش قدرت بازدارندگی ایجاد شده برای حزب‌ا... در مقابل اسرائیل پس از جنگ ۳۳روزه، بارها شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی در شرایط ترسیم خط قرمز از سوی حزب‌ا... عقب‌نشینی کرد که آخرین آن ترسیم خطوط مرزی بین لبنان و فلسطین بود.
آنچه آمریکا درحال‌حاضر در تلاش است انجام دهد و رئیس جمهور و وزیر خارجه این کشور سراسیمه وارد منطقه شده و با رهبران رژیم اشغالگر و کشورهای عربی مشغول مذاکره‌اند، به‌منظور دستیابی به اهدافی است که برخی از این اهداف را می‌توان به این صورت بیان کرد:
اول: خرید وقت برای صهیونیست‌ها که بتوانند اقدامات وحشیانه خود را علیه مردم بی‌دفاع غزه تکمیل کنند. صهیونیست‌ها به این حد از خشونت علیه مردم بی‌دفاع غزه نیاز دارند تا بتوانند افکار عمومی خود را در برابر شکست مفتضحانه اخیر قانع کنند.

دوم: درخواست از حکومت‌های عربی برای مهار خشم افکار عمومی جهان عرب.

سوم: شکار فرصت از بحران پیش آمده به‌نفع رژیم صهیونیستی تا از این طریق شکست رژیم را با دستاوردهای سیاسی جبران کند. موضوع طرح انتقال شهروندان فلسطینی از غزه به خارج از این منطقه در همین راستاست.

در واکنش به شکست اخیر، برخی در رژیم صهیونیستی انگشت اتهام را به‌سمت ایران دراز کردند. تحلیل شما از دلایل این اتهام‌زنی چیست؟
* این مواضع در عین حالی‌که اعتراف جهانی به نقش و جایگاه تاثیرگذار جمهوری اسلامی ایران در مسأله فلسطین به‌عنوان مهم‌ترین و دیرپاترین مسأله در منطقه غرب آسیاست ولی اهداف رقبا و دشمنان جمهوری اسلامی ایران از این‌که بلافاصله پس از وقوع هر اتفاقی انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه می‌روند، می‌توان براساس موارد زیر تحلیل کرد:
۱-‌ ترویج و تقویت سیاست ایران‌هراسی که به‌عنوان فصل مشترک رویکرد صهیونیست‌ها و غربی‌هاست.

۲‌- ‌ایرانیزه کردن خطر فلسطین علیه منافع نامشروع خودشان. محدود کردن مسأله فلسطین به ایران از نگاه این کشورها در واقع به‌عنوان حلقه تکمیلی رویکرد ایران‌هراسی دنبال می‌شود که این کشورها از دیرباز سیاست خود را براساس آن طراحی کرده‌اند. از این طریق صهیونیست‌ها و آمریکا در تلاش هستند که با طرح این موضوع، تفکیک و شکافی بین خواسته عربی از مسأله فلسطین با رویکرد ایرانی ایجاد کنند.

۳- حجم شکست اسرائیل و توانمندی فوق‌العاده مقاومت به‌گونه‌ای بود که اگر گفته می‌شد این حجم از خسارت‌های نظامی و امنیتی نتیجه عملیات یک گروه کوچک مقاومت که سال‌های سال در شدیدترین وضعیت محاصره نگه داشته شده‌اند، عملا ضربه پرستیژی و حیثیتی جبران‌ناپذیری به کیان صهیونیستی وارد می‌کرد که اقناع افکارعمومی توسط سران رژیم صهیونیستی امکان‌پذیر نبود.

۴- همراه کردن برخی کشورهای رقیب جمهوری اسلامی در منطقه و وادار کردن آنها به اتخاذ موضع علیه ایران و متعاقب آن علیه عملیات حماس. دستپاچگی صهیونیست‌ها در اتخاذ سیاست هجوم وحشیانه و قتل‌عام مردم بیگناه و بی‌پناه فلسطین این رویکرد را عملا با شکست مواجه ساخت.

آمریکا و رژیم صهیونیستی گمان می‌کردند با ترور سردار سلیمانی، ابتکار عمل در منطقه دست آنهاست. آیا می‌توان گفت ماجرای اخیر محاسبات آنها را درباره اثرات ترور حاج‌قاسم و قدرت محور مقاومت به‌هم زد؟
رویکرد شهید حاج‌قاسم منبعث از یک مدرسه فکری بود که آثار آن درحال ‌حاضر و در آینده در سطح منطقه و بین جریان‌های مقاومت استمرار و حیات خواهد داشت. بنده این توفیق را داشتم که هم در جنگ ۳۳روزه لبنان و همچنین پنج سال در بحران سوریه از نزدیک در کنار شهید حاج‌قاسم حضور داشته باشم. قاطعانه معتقدم که زیربنایی که شهید سلیمانی در محور مقاومت طراحی و پی‌ریزی کرد، استمرار این مسیر را بیمه کرده است.

جریان مقاومت حرکتی است که با ندای قدسی امام‌(ره) و رهبری حکیمانه، قدرتمندانه و عزتمند رهبری سرچشمه می‌گیرد. عناصر مقاومت هم از این دو منبع غنی سرچشمه می‌گیرند. حاج‌قاسم نیز ذوب‌شده در مکتب اسلام و نگاه ژرف امام و رهبری بود. جریان‌های مقاومت در منطقه نیز از مدرسه حاج‌قاسم آموخته‌اند که چگونه در برابر اشغالگر و ظالم ایستادگی کنند. این حرکت جوشنده است، از درون، خود را می‌سازد، از عمق تاریخ شروع شده و به دوران معاصر رسیده و در آینده ادامه خواهد یافت. حاج‌قاسم مرحله مهمی از این حرکت بزرگ بود.
 
تاثیر عملیات اخیر بر موضوع عادی‌سازی را در کوتاه‌مدت و درازمدت چطور می‌بینید؟
به اعتقاد من، متاسفانه عادی‌سازی روابط بعضی کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی به‌عنوان یک راهبرد برای آنها تعریف شده، لذا ممکن است در نتیجه این حوادث دچار سکته بشود، لیکن چون به‌عنوان راهبرد مورد توافق آمریکا، صهیونیسم و برخی عوامل منطقه‌ای آنها درآمده، تلاش خواهند کرد که مجددا با استدلال‌های مختلف آن را در دستور‌ کار خود حفظ کنند. در همین رابطه آنچه مهم است این‌که:
۱‌- رویکرد عادی‌سازی در محو یا کمرنگ کردن قضیه فلسطین موفق نبوده است.

۲- مردم و افکار عمومی منطقه قانع به این رویکرد نیستند و
 لذا همراهی نخواهند کرد. به‌همین‌خاطر این روزها علی‌رغم عادی‌سازی روابط در برخی کشورهای عربی همچنان شاهد حضور صدهاهزار نفری مردم در خیابان‌های این کشور در دفاع از فلسطین هستیم.
۳. چنانچه علی‌رغم جنایات وحشیانه صهیونیست‌ها علیه مردم غزه همچنان شاهد استمرار و اصرار این کشورها بر سیاست عادی‌سازی باشیم، این احتمال که در آینده شاهد واکنش‌های مردمی علیه این حکومت‌ها باشیم نیز وارد است. در این رابطه دقت در نحوه ورود و حضور برخی از سران این کشورها در رسانه‌های جمعی و نوع توجیه سیاست حمایتی آنها از مردم فلسطین انعکاسی از نگرانی درونی آنها از خشم داخلی مردم خودشان است.

شواهدی وجود دارد که رژیم‌صهیونیستی و آمریکا به‌دنبال پاک‌سازی قومی غزه و کوچاندن جمعیت این منطقه است. این کوچ اجباری، مستلزم حمله وسیع زمینی و اشغال است. به نظر شما، این طرح ابعادش چیست و آیا امکان اجرایی‌شدن دارد؟
قدرت مقاومت در لبنان و غزه ناشی از بستر مردمی این دو جریان است. بدنه مردمی حامیان مقاومت در لبنان و غزه در مراحل مختلف ثابت کرده است که پای مقاومت خود ایستاده و حاضر به پرداخت هزینه‌های آن نیز هست. اینجاست که آن پیرزنی که تمام مایملکش در نتیجه بمباران صهیونیست‌ها در لبنان در جنگ ۳۳روزه نابود و با خاک یکسان شده بود، در برابر دوربین‌های تلویزیون با سربلندی و افتخار اعلام کرد که تمام اینها فدای نعلین سید (حسن نصرا...) و تکرار همین صحنه در غزه هنگامی که پدری فرزند عزیزش را که در نتیجه بمباران به شهادت رسیده بود، روی دست بر ویرانه‌های منزلش ایستاده و با خشم، نعره‌زنان می‌گفت تل‌آویو را با خاک یکسان خواهیم کرد.
با این مختصات، اولا حمایت مردمی از مقاومت به‌عنوان اصل اساسی استمرار مقاومت وجود و استمرار دارد و ثانیا سیاست کوچاندن این حامیان مقاومت امری غیرممکن خواهد بود. ثالثا تجربه تلخ مردم فلسطین از آوارگی، آنها را به این واقعیت واقف ساخته که ایستادگی و مقاومت در برابر اشغالگر آنها را به حقوق‌شان نزدیک‌تر خواهد ساخت تا پذیرش مهاجرت مضاعف. رابعا نگرانی کشورهای عربی همجوار غزه به‌ویژه مصر از تغییر دموگرافیک در کشور در نتیجه مهاجرت نیز مانع دیگری در برابر تحقق این سیاست است.

اثر اتفاقات اخیر بر آینده قضیه فلسطین را چطور می‌بینید؟
در این رابطه مایلم به نکات زیر اشاره کنم:
۱. این‌که مسأله فلسطین همچنان با قدرت به‌عنوان مهم‌ترین مسأله منطقه مطرح خواهد بود.
۲. حل‌وفصل مسأله فلسطین از طریق مذاکرات بی‌نتیجه بوده و تاریخ نشان داده است که مذاکرات سیاسی و اعطای امتیاز به رژیم‌صهیونیستی عملا این رژیم را جری‌تر کرده و امتیازات بیشتری را مطالبه می‌کند.
۳. این‌که جریان مقاومت همچنان به‌عنوان تاثیرگذارترین روش برای وادار کردن صهیونیست‌ها و عقب‌نشینی و اعطای حقوق حقه مردم فلسطین مطرح است.
۴. استمرار مسأله فلسطین موجب رو شدن آخرین برگه‌های حیاتی این رژیم و به‌دست‌گرفتن امور توسط جریان‌های تندروی صهیونیستی شده و این خود پاشنه آشیل اسرائیل در داخل و در سطح جامعه جهانی خواهد بود.

در سطح جهانی شاهد دو اتفاق موازی هستیم. از یک‌سو حمایت برخی دولت‌ها از رژیم عریان‌تر شده تا حدی که تظاهرات در حمایت از فلسطین را هم ممنوع کرده‌اند و از سوی دیگر می‌بینیم مردم در اغلب کشورهای جهان جنایات اسرائیل را محکوم می‌کنند. ارزیابی شما از تقابل این دو جبهه و برآیند آن چیست؟
همان‌طور که در پاسخ به سؤال اول اشاره شد صف‌بندی بین‌المللی در موضوع فلسطین روزبه‌روز روشن‌تر و واضح‌تر شده است. مسأله فلسطین می‌تواند به‌عنوان میزان‌الحراره در جوامع اروپایی و منطقه برای انتخاب‌های سیاسی آتی آنها تبدیل شود. موضوع فلسطین به حد فاصلی بین اصل حمایت از مظلوم یا طرفداری از ظالم تبدیل شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها