خوراک مسموم برای نسل‌نو
«جام‌جم» ترویج آشکار روابط غیر اخلاقی و واژگان رکیک در شبکه نمایش خانگی را بررسی می‌کند

خوراک مسموم برای نسل‌نو

ارتباطات رسانه‌ای با نسل‌جوان

رسانه‌ها در دنیای امروز وضعیتی مشابه خانواده یا بسیاری از نهادهای اجتماعی دیگر را پیدا کرده‌اند، به صورتی که همچنان بخش‌هایی از آنها در فضای سنتی قادر به ادامه حیات هستند. شیوه‌های سنتی رسانه برای گروه‌های محدودی از مخاطبان، همچنان جذاب و سودمند است اما جوانان و بخش عمده‌ای از جمعیت (حتی بزرگسالان و کودکان) از این شیوه‌ها عبور کرده‌اند.
رسانه‌ها در دنیای امروز وضعیتی مشابه خانواده یا بسیاری از نهادهای اجتماعی دیگر را پیدا کرده‌اند، به صورتی که همچنان بخش‌هایی از آنها در فضای سنتی قادر به ادامه حیات هستند. شیوه‌های سنتی رسانه برای گروه‌های محدودی از مخاطبان، همچنان جذاب و سودمند است اما جوانان و بخش عمده‌ای از جمعیت (حتی بزرگسالان و کودکان) از این شیوه‌ها عبور کرده‌اند.
کد خبر: ۱۴۱۴۷۸۵
نویسنده محمدمهدی لبیبی | جامعه‌شناس

مهم‌ترین مسأله این است که بافت جامعه ایران، حالتی یکدست‌ ندارد. به سخنی دیگر، یک‌شکلی که در جوامع غربی از نظر نوع رفتار دیده می‌شود در جامعه ایرانی دیده نمی‌شود و شاید مهم‌ترین نکته این است که ما همزمان در وضعیت فعلی، ترکیب خاصی از جامعه مدرن و سنتی را داریم. کافی است به شهری مانند تهران نگاه کنید.
هنوز هم در تهران می‌توان تفکر کاملا سنتی آن هم در حد افراطی دید. در همین شهر افرادی زندگی می‌کنند که شاید تفکر مدرن بودن برای آنها توصیف مناسبی نباشد. با این حساب، همیشه سنتی بودن پدیده‌ای منفی نیست و مدرن بودن هم لزوما به معنای برتری نیست. برای این‌که از سنت و مدرنیته بحث کنیم، ابتدا باید تعاریف مفهومی خودمان را داشته باشیم تا تصویر درستی ارائه دهیم.
درنهایت، رسانه از آنجا که مخاطبانی فراگیر دارد، ناچار باید از شیوه‌های مدرن بهره ببرد. البته مقصود از شیوه، بهره‌مندی از روش‌های ارتباطی نیست، چون این روش‌ها بر اساس شرایط روز و پیشرفت‌های فنا‌وری تعریف می‌شوند و به محتوا و نوع نگاه و تصویر برنامه‌سازان از مخاطب مربوط می‌شود که می‌تواند یک طیف وسیع را دربربگیرد.
پس اگر می‌خواهیم میان جوانان و دین، ارتباط برقرار کنیم بسیاری از نهادهای اجتماعی از جمله نهادهای واسطه‌ای، همچون رسانه باید این ارتباط را مستحکم سازند. البته این یک واقعیت است که حضور دین در جامعه، ماهیت متفاوتی یافته است اما این به معنای جدا شدن جوانان از دین نیست. در واقع، دین به یک نیاز پاسخ می‌دهد؛ نیازی که اگر ما آن را نادیده بگیریم، حتی فضای زندگی عادی و روزمره افراد نیز دچار مشکل می‌شود.
پیتر برگر در کتاب ذهن بی‌خانمان روی همین معنا تأکید می‌کند که جوانان حتی همه اقشار جامعه در دنیای امروز، با کمرنگ کردن باورهای دینی، به یک خلأ معنایی رسیده‌اند که زندگی را برای آنها دشوار ساخته است، اما به طور مشخص پیش از هر چیز باید جوان امروزی را درست آن‌گونه که هست به رسمیت بشناسیم.
اگر قرار باشد انتظار ما از جوانان با مقایسه دوران جوانی نسل بزرگسال باشد، بی‌گمان به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید. معمولا این پرسش‌ها به‌صورت کلی پاسخ داده می‌شود که نتیجه خاصی هم ندارد. به طور خاص، بر این نکته اشاره می‌کنم که برای ایجاد و تقویت این ارتباط باید از اخلاق شروع کرد، سپس وارد مقوله دین شد و در عین حال، تبعیض‌ها، نابرابری‌ها، کمبودها و بسیاری از مسائل و آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی را در جامعه در نظر گرفت. نمی‌توان از دین، عدالت، انصاف و دیگر فضایل اخلاقی سخن گفت اما شواهد مطلوبی برای آن نداشت. بنابراین، رسانه باید دقیق و موشکافانه عمل کند، انتظار تحول سریع نداشته باشد و مطمئن باشد می‌تواند اثرگذاری خود را مانند گذشته اما به صورت دیگری حفظ کند. مثلا تقویت حضور شبکه‌های رادیویی در فضای مجازی، منجر به فعال شدن این بخش و دیده شدن رادیو شده و زمینه بیشتری برای ارتباط مخاطبان با رسانه فراهم کرده است. بی‌گمان درباره دیگر رسانه‌ها نیز این تحولات روی داده و امیدوارم تهدید رسانه‌ای را به فرصتی بزرگ تبدیل کنیم و در حال حاضر شواهد این مدعا آشکار است.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها