پرونده «جام‌جم» برای فصل دوم یک سریال کمدی در گفت‌و‌گو با کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران

چشم‌بندی؛ احترام تلویزیون به مخاطب

«چشم‌بندی» را می‌توان یکی از مجموعه‌های موفقی دانست که در گونه کمدی - کارآگاهی است. ژانری که شاید در تلویزیون اتفاق تازه‌ای باشد و مخاطبانش با این سبک از سریال‌سازی آشنا نباشند اما با توجه به قصه‌هایی که در هر دو فصل این مجموعه روایت می‌شود و هم جمع کمدین‌های طنازی که بار اصلی داستان را به دوش دارند، توانسته در فصل دوم بیشتر از گذشته مورد توجه قرار بگیرد.
«چشم‌بندی» را می‌توان یکی از مجموعه‌های موفقی دانست که در گونه کمدی - کارآگاهی است. ژانری که شاید در تلویزیون اتفاق تازه‌ای باشد و مخاطبانش با این سبک از سریال‌سازی آشنا نباشند اما با توجه به قصه‌هایی که در هر دو فصل این مجموعه روایت می‌شود و هم جمع کمدین‌های طنازی که بار اصلی داستان را به دوش دارند، توانسته در فصل دوم بیشتر از گذشته مورد توجه قرار بگیرد.
کد خبر: ۱۴۱۲۶۹۸
نویسنده زینب علیپور طهرانی - گروه رسانه

جالب‌تر این‌که سوژه اصلی این داستان بر‌اساس یک پرونده واقعی در بیمه است که هنوز هم این پرونده در جریان است و همین تازگی و به‌روز بودن در جذب مخاطب بی‌تاثیر نبوده‌است. از آنجا که تصویربرداری این مجموعه همچنان در حال انجام است، نشست و گفت‌و‌گوی «جام‌جم» با عوامل این سریال را در یکی از لوکیشن‌های اصلی آن برگزار کردیم. شاهد احمدلو کارگردان، سلیم ثنایی تهیه‌کننده، نعیمه نظام‌دوست، میلاد و معین وثوق و پریسا رضایی از بازیگران این مجموعه در این گفت و شنود حضور داشتند که شاید خواندن آن برای شما هم جالب باشد. پس همراه ما باشید.

برخی منتقدان معتقدند اغلب سریال‌هایی که تولید آنها به فصل‌های بعدی می‌رسد، به لحاظ قصه و کیفیت در فصل‌های بعدی افت می‌کنند و به جذابیت فصل اول نیست اما درباره سریال «چشم‌بندی» می‌توان گفت قصه‌ها و بازی‌ها در فصل دوم جذاب‌تر و پخته‌تر از فصل قبل بود. این اتفاق به فیلمنامه برمی‌گردد یا این‌که قبل از ساخت فصل دوم، قصه‌های جذابی را طراحی کرده‌بودید و می‌دانستید قرار است چه اتفاقاتی در فصل دوم رقم بخورد؟

شاهد احمدلو، کارگردان: پایه و اساس هر اثر، فیلمنامه است. این‌که فضای کلی و به چه سبک و گونه‌ای نزدیک باشد در اتاق فکر پایه‌گذاری می‌شود. اتاق فکری که داشتیم در واقع تشکیل می‌شد از نویسنده‌ها و تهیه‌کننده و من، به‌عنوان کارگردان. اتفاقا ما نمی‌دانستیم شبکه تصمیم دارد فصل دوم این مجموعه هم ساخته شود. در اواخر فصل یک متوجه شدیم که می‌توانیم این کار را ادامه بدهیم، چون مورد استقبال قرار گرفت. بنابراین با توجه به تجربیاتی که از نظرات مخاطبان درباره فصل یک گرفتیم و همچنین برای بالا بردن عیار کمدی‌مان که البته در فصل قبل هم با توجه به شرایط آن روزهای جامعه، آگاهانه به سمت و سویی رفتیم که یک ملودرام شیرین خانوادگی باشد. اما در فصل دوم برای این‌که گامی بلندتر برداریم همگی به این نتیجه رسیدیم باید کاری بسازیم که کمدی‌تر باشد و این کمدی می‌تواند فضاهای گوناگونی را رقم بزند که در اتاق فکر پایه‌گذاری شد. بعد هم نویسنده‌ها در گام بعد فیلمنامه را نوشتند و من هم در اجرا به عنوان کارگردان با این دیدگاه سراغ ساخت فصل دوم این مجموعه رفتم که چشم‌بندی باید کمدی‌تر از فصل یک باشد و از بازیگران خواستم با همین دیدگاه بازی‌شان را ادامه بدهند. تلاش‌مان این بود به سمت کمدی برویم که مخاطب اکنون بیشتر می‌پسندد و مورد علاقه‌اش است.

فصل دوم شروع جالبی داشت که به‌نوعی معرفی شخصیت «نادر طوفان» با بازی جواد رضویان بود و این‌که فضا کمی پلیسی می‌شد و در ادامه مخاطب متوجه می‌شد بار کمدی و کارآگاهی فصل دوم بیشتر از فصل یک است. در این باره توضیح بدهید.

احمدلو: می‌توانم بگویم قسمت اول فصل دوم ما همان قراری بود که با مخاطب بسته بودیم. یعنی به مخاطب گفتیم شما با چنین فضایی روبه‌رو هستید که البته تداوم خواهد داشت. شاید به این شدت و با این جزئیات نباشد اما در هر صورت آن فانتزی و آن نوع کمدی که من می‌گویم کمدی پارودی است؛ یعنی کمدی که به یک‌سری از تصاویر و صحنه‌ها و فیلم‌های نام‌آشنا و نوستالژی در سینما و تلویزیون نقب می‌زند. با توجه به علاقه‌ای که خودم به سینمای ایران و سینمای هند دارم، این روحیه را به نویسندگان هم منتقل کردم.

آقای ثنایی مجموعه‌هایی که با محوریت بیمه ساختید، با «پلاک ۱۳» شروع شد و با دو فصل چشم‌بندی ادامه پیدا کرد. قرار است این روند ادامه پیدا کند و شما در قالب کمدی باز هم سریال‌هایی با این محوریت کار کنید یا پرونده این سریال‌ها با فصل دوم چشم‌بندی بسته خواهد شد؟

سلیم ثنایی، تهیه‌کننده: هدف ما این است سریال‌هایی بسازیم که در مبحث اجتماعی بتواند یک‌سری مباحث را به مردم در لایه‌های زیرین آموزش دهد. از طرفی فضای کمدی داشته‌باشد که هم لحظات مفرحی را برای مخاطب خلق کند و هم تاثیرگذاری بیشتری داشته‌باشد. البته برای تداوم این کار هم نظر مدیران شبکه و تصمیم‌گیری‌هایی که انجام می‌شود مهم است و هم بازخورد مخاطب بسیار تعیین‌کننده است. ضمن این‌که این سریال حامی دارد که باید رضایت آنها را هم جلب کنیم تا این روند ادامه داشته‌باشد. چون هدف اصلی صنعت بیمه این است فوایدی را که بیمه برای جلوگیری از خسارت دارد به مردم بگوید. ضمن این‌که مبحث مهمی در تصادفات دارند که متاسفانه آمار بسیاری از کشته‌ها را در این تصادفات داریم. باید ببینیم در این مجموعه‌ها ما توانسته‌ایم فرهنگ‌سازی کنیم و به این صنعت کمکی کرده و مردم را نیز با مسائل بیمه آشنا کرده‌باشیم؟

درباره فرهنگ‌سازی گفتید و این‌که این سریال با چنین هدفی ساخته شده‌است. بنابراین فکر می‌کنید تا به امروز و با این مجموعه‌هایی که ساخته‌اید یعنی پلاک ۱۳ و چشم‌بندی چقدر توانسته‌اید در زمینه فرهنگ‌سازی موثر باشید و این تاثیر را در جامعه و بازخوردهایی که می‌گیرید می‌بینید؟

ثنایی: فکر می‌کنم با توجه به بازخوردهایی که تا به امروز گرفتیم، نگاه مردم نسبت به این مقوله تغییر کرده باشند. چون بسیاری از مردم فرق بیمه‌ها را نمی‌دانستند. ما با این مجموعه توانستیم اطلاعات بسیاری را به مخاطب بدهیم. به‌خصوص این‌که به تصادفات خیلی پرداختیم و اطلاعات خوبی به مخاطب دادیم که در این زمینه بازخوردهای خوبی هم گرفتیم. تلاش گروه این بود که از مستقیم‌گویی به مخاطب و اطلاعاتی که می‌دهد پرهیز کند. نکته مهم دیگر این‌که از سفارشی‌گویی پرهیز کردیم و پیام‌هایی را که لازم است به مخاطب بدهیم در لایه‌های زیرین اثر منتقل کنیم که البته این کار بسیار سختی است. چون یک‌سری پرونده‌های بیمه سخت است و درام بسیاری دارد. مثلا همین پرونده‌ای که در سریال دنبال می‌کنیم پرونده بسیار جنایی‌ای است که ما آن را به کمدی تبدیل کردیم.

احمدلو: به نظرم این سؤال را باید از بازخورد مخاطبان متوجه شد که خوشبختانه بازتاب خوبی گرفتیم. ما سعی کردیم اطلاعاتی را در زمینه بیمه به مخاطبان بدهیم که برای‌شان کاربردی باشد.

پریسا رضایی، بازیگر نقش هانیه: اتفاقا در سریال‌هایی مثل چشم‌بندی که یک کمدی است و هر شب پخش می‌شود، به‌روز بودن فیلمنامه می‌تواند اتفاق خوبی باشد. چون نویسنده و کارگردان اتفاقاتی را که مورد توجه مخاطب بوده در فیلمنامه بیشتر و چیزی را که به‌اصطلاح نگرفته کمتر می‌کنند. البته همین که تکیه‌کلام «نخود» گرفته‌است و چون مخاطب خوشش آمده هانیه مدام هر چیزی را که می‌خورد می‌گوید نخود خورده برایم خیلی جالب است.

گویا پرونده‌ای که در سریال دنبال می‌کنید، براساس یک پرونده واقعی است و شنیده‌ایم که پرونده هنوز باز است و روند تحقیقات ادامه دارد. چنین اتفاقات واقعی‌ای که در یک سریال روایت می‌شود، برای سازندگان دردسرساز نخواهد شد؟

ثنایی: بله، واقعی است. باید بگویم ما برای این سریال‌ها بالغ بر ۲۰۰ و اندی پرونده را مطالعه کردیم تا بدانیم با کدام‌یک می‌توان یک سریال خوب ساخت که برای مردم جذابیت داشته‌باشد. همین خیلی کار سختی بود که خوشبختانه به کمک دوستان این کار به سرانجام رسید. نکته جالب این‌که ما همه اتفاقات جنایی را که در پرونده واقعی افتاده، در این سریال داریم منتها با زبان کمدی و طنز. نکته جالب و مهم‌تر این‌که این پرونده در واقعیت هنوز باز است و تحقیقات ادامه دارد و ما هم موازی با روند این پرونده در واقعیت پیش می‌رویم. البته این پرونده به قدری ابعاد گسترده‌ای دارد که جمع‌کردن آن در ۳۰ قسمت کار بسیار سختی بود.

خانم نظام‌دوست، شما در دو فصل از این مجموعه دو نقش متفاوت بازی کرده‌اید. مسلما این اتفاق برای خودتان چالش محسوب می‌شد. آیا حضور و بازی با دو نقش در یک مجموعه برای‌تان سخت نبود؟ نگران واکنش مخاطبان نبودید که نسبت به نقش شما پس بزنند؟

نعیمه نظام‌دوست، بازیگر نقش محمودی: دقیقا برای خودم یک چالش بزرگ محسوب می‌شد و بازی در دو نقش متفاوت در یک سریال کار بسیار سختی بود اما خوشبختانه با توجه به پیام‌هایی که می‌گیرم، متوجه شدم این تفاوت حس شده‌است. می‌توانم بگویم مخاطب نقش قبلی را فراموش کرد. من در فصل یک، مادر مهربانی را بازی کردم که خانه‌دار است اما در این فصل نقش یک زن مقتدر و جدی و بداخلاق را بازی می‌کنم. البته برای خودم هم جالب و تجربه متفاوت و تازه‌ای است. البته اگر دست ما بازتر بود اتفاقات بهتری می‌افتاد. چون من اینجا نقش رئیس بیمه را بازی می‌کنم که به‌هرحال نقش حساسی بوده و نگاه‌های بسیاری روی این شخصیت است.

خانم رضایی با توجه به تجربیات بسیاری که شما در حوزه طنز و کمدی در سینما و تلویزیون دارید، آیا نقش هانیه در این سریال تا اندازه‌ای برای‌تان جای کار داشت و برای شما به‌عنوان بازیگر، جذاب و پرچالش بود که پذیرفتید در فصل دوم حضور داشته‌باشید و اتفاقا جایگزین بازیگر دیگری شوید که در فصل اول این نقش را بازی کرده‌بود؟

رضایی: همان‌طور که شما هم گفتید من در حوزه کمدی و طنز حضور فعالی در سینما و تلویزیون دارم و اغلب آثاری که بازی کرده‌ام، کمدی است. بنابراین با این مقوله به‌خوبی آشنا هستم و دوست دارم. البته نقش‌های جدی هم بازی کردم و دوست دارم. اما بیشتر پیشنهادهایی که به من می‌شود در حوزه طنز است. با این‌که علاقه شخصی‌ام این است که نقش‌های جدی هم بیشتر بازی کنم اما زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد، کار برایم کمی سخت‌تر بود، چون بازیگر دیگری این نقش را در فصل یک بازی کرده‌بود که کاملا از نظر فیزیکی با من متفاوت بود. اتفاقا برای این‌که توجیه خوبی داشته‌باشد، نویسنده‌ها قصه بارداری هانیه را مطرح کردند تا برای مخاطب باورپذیر باشد که تغییرات فیزیکی هانیه به خاطر بارداری‌اش است.

آقای وثوق شما با فیلم‌ها و سریال‌هایی که شاهد احمدلو ساخته، دیده شده‌اید. از جمله فیلم «پسرها سرباز به دنیا نمی‌آیند» یا سریال‌های «آقا و خانم سنگی» و «سه دونگ سه دونگ». این تصور به وجود می‌آید که شما صرفا با این کارگردان همکاری می‌کنید. دلیل خاصی دارد؟

میلاد وثوق، بازیگر نقش میلاد: ما در فیلم‌ها و سریال‌های دیگر هم بازی کرده‌ایم. مثل سریال «بزنگاه» که با آقای عطاران همکاری داشتیم و اولین حضور ما در تلویزیون بود. در آن سریال نقش شاگردان کبابی را بازی می‌کردیم و خیلی هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت اما همکاری‌مان با آقای احمدلو بیشتر بود. به این دلیل که ایشان لطف داشته و از ما در سریال‌هایی که ساخته، دعوت به همکاری کرده و هم این‌که کارهای او فضای خوبی دارد و ما دوست داریم.

شما در هر دو فصل این مجموعه حضور دارید و اتفاقا نقش‌هایی که بازی کرده‌اید مورد توجه قرار گرفته‌است. گویا استقبال مخاطب از حضور شما باعث شد در فصل دو نقش‌های‌تان پررنگ‌تر شود. این مسأله کار را برای شما سخت نمی‌کند؟

معین وثوق، بازیگر نقش معین: بله خوشبختانه مردم از شوخی‌ها و بازی ما خوش‌شان آمد و باعث شد نقش‌های ما پررنگ‌تر شود و در فصل دوم حضور بیشتری داشته‌باشیم. خب هم وجود دوقلوها برای مردم در یک سریال جالب است و هم نقش‌هایی که نویسنده و کارگردان برای ما طراحی کرده‌اند باعث این اتفاق شد.

احمدلو: خوبی کارهای روتین و روزپخش همین است.

از آنجا که شما کارگردان مؤلف هستید و دستی به قلم دارید، چقدر به لحاظ فکری نویسنده‌ها به دنیای ذهنی شما در هنر نزدیک بودند تا دو دستگی در متن به وجود نیاید و کار شما هم در اجرا راحت‌تر باشد؟

احمدلو: خوشبختانه یکی از دلایل موفقیت این سریال در فصل دوم این است با همان عواملی که در فصل یک همراه شدیم، در این فصل همکاری کردیم. به‌ویژه با گروه نویسنده‌ها که از تجربیات فصل یک برای این فصل استفاده کردیم. به‌خصوص این‌که فیلمنامه به روز نوشته می‌شود و بازخورد مخاطب حتی می‌تواند روی متن و نگارش فیلمنامه تاثیر بگذارد.

آیا این موضوع یکی از مزیت‌های کارهای روزپخش و روتین است که بازخورد مخاطب روی شخصیت‌ها و داستان‌ها تاثیر می‌گذارد و روند داستان و شخصیت‌ها را ممکن است تغییر بدهد؟

احمدلو: بله در کنار سختی‌هایی که دارد، قطعا می‌تواند تاثیرگذار باشد. به نوعی مثل تئاتر است و شما با نفس تماشاچی پیش می‌روی. از این رو چه انتقاداتی که دارند و چه ارتباطاتی که با لحظات، شخصیت‌ها و موقعیت‌های کمیکی دارند، بازخوردهایی که می‌گیریم بی‌تاثیر در روند رو به رشدی که در پیش گرفته‌ایم، نیست.

ثنایی: خیلی مؤثر است. اصلا یکی از مزیت‌های سریال‌های روتین همین است که بازخورد مخاطب روی فیلمنامه می‌تواند تاثیرگذار باشد، یعنی ادامه حضور شخصیت‌ها در داستان منوط به خواسته مخاطبان هم هست. در کنار شخصیت‌پردازی و موقعیت‌هایی که در قصه داریم حتی روی بازی بازیگر هم تاثیرگذار خواهد بود.

یکی از نکات مثبت سریال شما تیتراژ ابتدایی است که کار جالب و متفاوتی است. این‌که عوامل پشت دوربین هم در تیتراژ دیده می‌شوند اتفاق جالبی هم برای آنهاست و هم برای مخاطبان. این ایده شما بود و این‌که چه بازخوردی در این زمینه گرفته‌اید؟

احمدلو: باید همین جا از طراح عنوان‌بندی سریال و تهیه‌کننده که ایشان را به ما معرفی کرد، تشکر کنم. طراحی و ایده‌پردازی
و اجرا توسط ایشان انجام شد و به‌نظرم بسیار فضای متفاوتی دارد.

ثنایی: اتفاقا درباره تیتراژ هم بازخوردهای خوبی داشتیم. چون دوستان بسیاری پشت دوربین فعالیت می‌کنند که هیچ وقت دیده نمی‌شوند و این اتفاق باعث شد که مخاطب با آنها هم به نوعی آشنا شود. شایداین تیتراژ یک جور خسته نباشید به کل عوامل بود.

آقای احمدلو شما هم تجربه ساخت آثار کمدی را در سینما و تلویزیون دارید و هم آثار پلیسی و کارآگاهی. تلفیق این دو در سریال چشم‌بندی برای شما به عنوان سازنده این اثر چالش و تجربه جدیدی محسوب می‌شد. آیا نگران واکنش مخاطبان که با این سبک از سریال‌سازی آشنا نیستند نبودید؟

احمدلو: دقیقا همین طور است. کمدی کارآگاهی یک ژانر بسیار موفق است که نمونه‌های بسیار خوب آن را در سینمای جهان دیده‌ایم اما در سینما و تلویزیون ایران به این ژانر خیلی کم پرداخته شده و ژانر شناخته‌شده‌ای در کشور ما نیست. گرچه آقای محمدرضا هنرمند فیلم «مومیایی ۳» را در این ژانر ساخت اما خاطرم نیست چنین ژانری را در تلویزیون کار کرده‌باشیم و فکر می‌کنم ژانر جدیدی است. البته ما از ابتدای فصل یک هم سعی داشتیم کمدی کارآگاهی طراحی کنیم و آن را جا بیندازیم و در فصل دوم هم ادامه بدهیم که همچنان در داستان این روند ادامه دارد. همان‌طور که در قسمت اول شاهد بودید نادر با بازی سیدجواد رضویان داستانی را در این باره دنبال کرد که ماجرا همین طور در قسمت‌های مختلف پیش می‌رود.

از آقای رضویان نام بردید. ایشان بعد از سال‌ها نقش و حضور متفاوتی در تلویزیون با سریال چشم‌بندی و نقش نادر طوفان دارد که فکر می‌کنم چنین نقشی برای خودشان هم باید تجربه جالب و متفاوتی باشد. این طور نیست؟

سیدجواد رضویان، بازیگر نقش نادر طوفان: من همیشه در طول این سال‌ها تلاشم بر این بوده در آثاری که حضور دارم متفاوت باشم و تجربه‌های جدیدی کسب کنم و منحصر به این سریال نمی‌شود.

احمدلو: این یکی از مشخصه‌هایی بوده که واقعا برای آن در طول سریال تلاش شده‌است. در هر صورت هر بازیگری علاقه‌مند است که بر اساس ظرفیت‌های داستان و پتانسیل شخصیت برایش اتفاقات تازه‌ای رقم بخورد. کما این‌که حتی با توجه به انتظاراتی که مخاطب از آن بازیگر دارد و خاطراتی که برایش ساخته همین موضوع کار را برای بازیگر و به ویژه کمدین سخت می‌کند. در هر صورت جواد رضویان عزیز از دوستان و هم‌دانشگاهی‌های قدیم من است. گرچه تا پیش از این سریال با هم کار نکرده‌بودیم و اولین همکاری مشترک ما محسوب می‌شود. فکر می‌کنم هر کاری باید در زمان خودش اتفاق بیفتد. همین که مخاطب متوجه این تفاوت می‌شود، در ابتدا به خاستگاه و انگیزه بازیگر برمی‌گردد. بعد هم شخصیت‌پردازی در فیلمنامه و انتخاب کارگردان هم در این زمینه بی‌تاثیر نیست. من هم معتقدم جواد رضویان بسیار متفاوت این نقش را بازی کرده‌است. مخاطب هم این شخصیت را دوست دارد و خیلی زود با او ارتباط برقرار کرد. به نظرم مجموعه بازیگرانی که در این سریال حضور دارند رنگین‌کمانی هستند. شاید مدت‌هاست چنین بازیگرانی کنار هم قرار نگرفته‌بودند و در این سریال این فرصت برای‌شان مهیا شد.

نکته دیگری که در این سریال در کنار مبحث بیمه و اطلاعات ضروری که به مخاطب ارائه می‌شود، این است که شما بحث ازدواج در میانسالی را هم مطرح کرده‌اید و مشکلات و مسائلی که با چنین ازدواج‌هایی در خانواده‌ها به وجود می‌آید. از این نظر هم فکر می‌کنید می‌توانید تاثیرگذار باشید؟

ثنایی: به هر حال کار ما در گروه اجتماعی است و به همین دلیل باید به مسائل روز اجتماعی و خانواده می‌پرداختیم. همان‌طور که گفتید یکی از معضلاتی که وجود داشت همین ازدواج در سنین بالاتر و ازدواج افراد در موقعیت کاری و همین طور فرزندآوری است. حتی یک سری مشکلات جامعه را هم در این سریال مطرح کردیم.

احمدلو: یکی از اهداف سریال همین مسأله است که در کنار اطلاعاتی که به مخاطب می‌دهد و فضای مفرحی را هم ایجاد می‌کند، به مسائل مهم خانوادگی هم پرداخته‌است.

خانم نظام‌دوست یکی از نکاتی که درباره نقش خانم محمودی وجود دارد نوع پوشش او است که مخاطب دهه ۶۰ و ۵۰ را به یاد ناظم و مدیر مدارس دخترانه دهه ۶۰ می‌اندازد. این در کار تعمدی بود و آیا ایده برای طراح لباس بود یا شما؟

نظام‌دوست: این ایده را خودم با نظر کارگردان با طراح لباس مطرح کردم. چون دوست داشتم آن شخصیت به لحاظ پوشش و جدیت در ذهن تداعی شود. البته مخاطبان هم‌سن و سال ما این شخصیت‌ها را به خاطر دارند و برای‌شان تداعی آن در سریال چشم‌بندی جالب است. البته می‌خواستیم به مخاطب هم بگوییم که این خانم در زمان قدیم مانده‌است و فکر می‌کند این گونه بهتر است و از او بیشتر حساب می‌برند. چون الان و در این زمان پوشش هیچ کسی این گونه نیست.

برای نزدیک‌ترشدن به این نقش و فضا چقدر در این زمینه مطالعه کردید و این سریال برای خودتان اثری تاثیرگذار بوده و به اطلاعات بیمه شما افزوده‌است، اطلاعاتی که کاربردی و قابل استفاده است؟

نظام‌دوست:اتفاقا خواهرم کارمند بیمه است و از این نظر با خواهرم در این زمینه صحبت کردم و کمک گرفتم اما فیلمنامه و حضور تهیه‌کننده و کارگردان هم در این زمینه بی‌تاثیر نبود. ضمن این‌که یک سری چیزها را در زمینه بیمه نمی‌دانستم و با فیلمنامه این سریال یاد گرفتم و متوجه شدم اما به خاطر پرونده بزرگی که در این سریال وجود دارد من یا هر مخاطبی متوجه می‌شویم چه اتفاقاتی در جامعه با این محوریت می‌افتد. از طرفی باعث می‌شود در مواقع لزوم بتوانم به دوست یا آشنایی در این زمینه کمک کنم و اطلاعاتم را در اختیارش قرار بدهم. این تاثیری است که می‌توان از سریال گرفت. اصلا دغدغه همه گروه این بود که اطلاعات بسیاری درباره بیمه با زبان شیرین و کمدی به مخاطب منتقل شود. چون با این زبان لطیف است که می‌توان با همه چیز شوخی کرد.

میلاد وثوق: من قبل از این سریال درباره بیمه هیچ سررشته‌ای نداشتم و از یک سری حق و حقوق و مسائل بی‌اطلاع بودم اما وقتی وارد این سریال شدم با این مسائل آشنا گردیدم.

معین وثوق: اتفاقا خانم برادرم تصادف کرده‌بود و من یک سری اطلاعات بیمه به او دادم و راهنمایی‌اش کردم.

قرار گرفتن در کنار بازیگرانی که به نوعی پیشکسوت این عرصه هستند و مردم با آنها خاطرات بسیاری دارند و به نوعی محبوبیت بسیاری هم نزد مخاطبان دارند، برای شما که به نسبت بقیه به تازگی در برخی سریال‌ها دیده شده‌اید، سخت نبود؟

معین وثوق: برای ما که افتخار بزرگی بود اما ما هم از ۱۷ سالگی وارد این حرفه شده‌ایم و در همه کارهایی که بازی کرده‌ایم هم کارگردان‌ها حرفه‌ای بودند و هم بازیگران. به همین دلیل چیزهای خوبی در این حرفه یاد گرفتیم. بنابراین بازی در این سریال سخت نبود.

خانم رضایی، شما جزو بازیگرانی هستید که فصل دوم به گروه پیوستید. خودتان بیننده سریال در فصل یک بودید تا بتوانید با داستان و فضای کار ارتباط برقرار کنید و هانیه را به نوعی بازی کنید که با کار بازیگر قبلی یکدست باشد و تغییر بازیگر مخاطب را پس نزند؟

رضایی: من به صورت جسته گریخته سریال را دیده‌بودم اما زمانی که قرار شد خودم در سریال بازی کنم، همه قسمت‌ها را از تلوبیون تماشا کردم تا ببینم بازیگر نقش هانیه چه ویژگی‌هایی در بازی داشته‌است. به هر حال قرار بود من ادامه این نقش را در فصل ۲بازی کنم‌. بنابراین باید بازی هانیه را به خوبی و با دقت تماشا می‌کردم. همین کار را برای من سخت‌تر می‌کرد. چون من به عنوان بازیگر نمی‌توانستم آن شخصیت را بسازم و برای خودم طراحی کنم. مجبور بودم تغییراتی را در کاراکتری که از قبل ساخته شده ایجاد کنم. با توجه به این‌که ویژگی‌های اصلی شخصیت هم باید حفظ می‌شد از این رو برای من چالش بزرگی محسوب می‌شد.

چشم‌بندی با توجه به ساختار جدیدی که دارد، با نظر و سلیقه مخاطب امروز که به رسانه‌های مختلفی دسترسی دارد، همخوانی دارد‌؟ هنوز هم مخاطب می‌تواند به چنین طنزهایی بخندد و برایش جالب باشد؟

احمدلو: خوشحالم بگویم که بازخوردها اغلب مثبت بوده و مردم سریال و برخی شخصیت‌ها را دوست دارند. هر چند نظرات منفی هم داشتیم که می‌گفتند چرا در چنین شرایطی کمدی ساخته‌اید. اما وظیفه ما همین است. ما باید برای مخاطب تلویزیون سریال کمدی بسازیم. چون مخاطب به چنین فضایی نیاز دارد.

نظام‌دوست: من فکر می‌کنم این سریال اگر زمان پخش بهتری داشت، بیشتر دیده می‌شد. چون طنز بسیار خوب و شریفی دارد.

رضایی: این سریال برای من به عنوان مخاطب و هم به عنوان بازیگر تداعی‌کننده طنزهای ۹۰ شبی دهه‌های گذشته‌است و یکی از جذابیت‌های آن هم برایم همین مسأله است. حضور آقای لولایی و خانم گلچین برایم سریال‌های موفق و جذاب کمدی سال‌های پیش را تداعی می‌کند. چون من سریال‌های ماه رمضان و سریال ۹۰ شبی مثل «کمربندها را ببندیم» را کار کردم. می‌دانم و به این حقیقت واقفم این دست سریال‌ها بیش از فیلم‌های سینمایی و سریال‌های نمایش خانگی بیننده و بازخورد دارد. جالب است وقتی من چنین کارهایی انجام می‌دهم، مخاطبان من را با آن نقش و شخصیت می‌شناسند و خطاب می‌کنند و این نشان می‌دهد سریال‌ها مخاطب دارند و دیده می‌شوند. اصولا سریال‌های روتین خیلی در ذهن بیننده می‌ماند و تاثیر می‌گذارد.

آقای احمدلو چطور خودتان در این سریال بازی نکردید؟ به هر حال کارگردان‌هایی که تجربه بازیگری دارند به عنوان امضای کار نقشی را هم به خودشان اختصاص می‌دهند. حتی کارگردان‌هایی هم که بازیگر نیستند باز هم تلاش می‌کنند حتی یک سکانس هم شده در کار خودشان بازی کنند.
من کمدین نیستم. ممکن است خودم کمدی‌ساز باشم اما واقعا خودم را کمدین نمی‌دانم. چون کمدی بازی کردن کار خیلی سختی است. من از مهارت و تجربه و نگاه حمید لولایی، شهرام قائدی و سروش جمشیدی، مرجانه گلچین در این سریال استفاده کردم. تعاملاتی که با هم داریم، دورخوانی‌ها، تمرین‌ها و نظراتی که به همدیگر می‌دهیم برای من بسیار قابل احترام و ارزشمند است. بنابراین من به تنهایی نمی‌توانستم چنین فضای کمدی را ایجاد کنم. اگر همراهی دلسوزانه، عاشقانه و دوستانه میان بازیگران و عوامل پشت صحنه نبود، مجموعه به این کیفیت نمی‌رسید. من همیشه گفته‌ام جزئی از این مجموعه هستم. عناصر و عوامل بسیاری وجود دارد که به یاری هر چه بهتر شدن فیلمنامه می‌آید.ضمن این که ما نگاه سودجویانه‌ای به کمدی نداریم. ضمن این‌که به پلتفرمی که در آن کار می‌کنیم هم برمی‌گردد. تلویزیون چارچوب‌ها و قواعدی دارد که مهم‌ترینش احترام به مخاطب خودش است. من فکر می‌کنم آثاری از این دست به دو دسته تقسیم شده‌است؛ یکی مبتذل‌سازی و دیگر کمدی‌سازی است. این‌که عده‌ای زور می‌زنند که به هر قیمتی مخاطب را بخندانند این کمدی نیست، مبتذل‌سازی است. به‌نظرم همه‌چیز به خاستگاه کارگردان و تهیه‌کننده و پلتفرم برمی‌گردد.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها