بی‌اطلاعی، پاشنه‌ آشیل مدیریت بحران

زلزله‌ ها هر ساله رخ می‌دهند و متاسفانه غیر از آثار منفی‌شان دستاوردی ندارند. از زلزله بم ۱۳۸۲ تا زلزله سی‌ سخت ۱۳۹۹ بسیار درس‌ها و آموخته‌هایی بودند که شوربختانه مورد توجه مدیران قرار نگرفته است.
کد خبر: ۱۳۰۵۹۹۹

کانون زلزله ۱۳۹۶ سرپل‌ذهاب با بزرگی ۳/۷ به شهر ازگله نزدیک‌تر از سرپل‌ذهاب بود؛ درصورتی که خسارت‌ها در سرپل‌ذهاب به‌دلیل شرایط ساختگاهی و سازه‌ای بیشتر بود.

در ساعات اولیه و صبح روز بعد از رخداد تیم‌های تصمیم‌گیر و امدادی برآورد درستی از میزان خرابی نداشته و برخی گروه‌ها کانون خرابی را درست تشخیص ندادند؛ درصورتی که ساعت‌های اولیه پس از رخداد زمان طلایی امداد و نجات است. این مسأله در زلزله سراوان با بزرگی ۵/۷ ريشتر نیز نیروهای امدادی را به اشتباه انداخت.

در ثانیه‌های ابتدایی پس از رخداد یک زلزله، داشتن اطلاعات و تصویری روشن از توزیع خرابی در سطح شهر بسیار بااهمیت است.

همواره بعد از رخداد یک زلزله تیم‌های تصمیم‌گیر در سطوح مختلف جمع شده و تصمیمات ابتدایی را در فضایی تاریک و بدون شناخت از منطقه می‌گیرند.

از این‌رو تصمیمات اولیه که مهم‌ترین عکس‌العمل در مقابل یک رخداد طبیعی است در فضایی از ناآگاهی از وضعیت خرابی گرفته می‌شود.

عموما مدیران هرچند با‌تجربه و متخصص، با تجربه شخصی خود و بدون آگاهی از وضعیت منطقه نمی‌توانند تصمیم درست را در لحظه بگیرند؛ تصمیم‌هایی مثل چگونگی استقرار تیم‌های امدادی، تعیین محل اسکان اضطراری، تعیین مکان‌های توزیع اقلام و مایحتاج ۷۲ ساعته و سایر تصمیمات ازجمله اقدامات ضروری در ساعت‌های اولیه یک رخداد است. به این موضوع برخی مدیران بحران بی‌ربط و غیر‌متخصص را که چند صباحی در پست مدیریتی قرار گرفته‌اند نیز اضافه کنید!

امروزه با پیشرفت علوم، ارتباط بین‌رشته‌ای و توسعه ابزارک‌های حوزه مخاطرات و مدیریت بحران شاهد رشد شرکت‌های دانش‌بنیان و ایده‌های مرتبط با این حوزه هستیم.

یکی از این محصولات سامانه‌های ارزیابی خسارت لرزه‌ای سریع است که در دقایق ابتدایی یک رخداد نمایی از میزان توزیع خرابی، جمعیت تحت تاثیر و سایر اطلاعات را تولید می‌کند.

این مدل‌ها براساس مشخصات یک زلزله خاص، شرایط خاک، محیط انتشار امواج لرزه‌ای و مشخصات سازه به تولید نقشه‌های توزیع خرابی و آمار ساختمان‌ها می‌پردازد.

متاسفانه نبود شناخت کافی برخی مدیران بحران، اعتقاد نداشتن به اثربخشی کارهای علمی و برنامه‌ریزی شده، عمر مسؤولیت‌های کوتاه و نداشتن تخصص مرتبط باعث دلسردی جوانان خلاق این مرز و بوم می‌شود.

تجربه نگارنده نشان می‌دهد اگر به فرض محال ابزاری معجزه‌آسا در کنترل و مدیریت بحران پیش‌روی برخی مدیران قرار گیرد، مسائل دیگری جز منفعت عمومی و مردم برایشان اولویت دارد که البته مانع بزرگی است.

یکی از این سامانه‌ها، سامانه تخمین خسارت «تام» است که توسط یک مجموعه دانش‌بنیان داخلی طراحی و تولید شده است.

این سامانه توانایی مدل‌سازی خسارت و آسیب‌ پذیری سازه‌ها را در حد بلوک‌های ساختمانی همراه با ابزارهای مدیریتی در مدیریت بحران، طراحی سناریوهای مانور لرزه‌ای و تصمیم‌سازی‌های قبل از رخداد بزرگ را دارد که متاسفانه از پایین‌ترین تا بالاترین سطح از مدیران بحران مورد بی‌مهری قرار گرفته است.

شاید این شرکت‌ها با توانایی خود قادر به صدور خدمت به کشورهای دیگر باشند که هستند؛ با این حال سؤال اساسی در این میان این است که سهم مردم کجاست؟

دکتر مسعود مجرب - زلزله‌ شناس و عضو انجمن مخاطره‌ شناسی ایران / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها