با محمد‌رضا خباز، استاندار سمنان

برای روحانی کار نخواهیم ‌ کرد...

استان سمنان، رئیس‌جمهورپرور است؛ لذا استانداری هم که در راس این استان قرار می‌گیرد، باید رفیق و نزدیک به رئیس‌جمهور باشد و محمد‌رضا خباز، لابی‌گر کهنه‌کار چهار دوره مجلس، این ویژگی را دارد. با این که به گفته خود او، مشی سیاسی اش چندان با رئیس‌جمهور روحانی یکسان نیست، اما در راس استان رئیس‌جمهور قرارگرفته است. او همزمان، کار لابی‌گری در مجلس و پاره‌ای نیروهای سیاسی را نیز برای رئیس‌جمهور انجام می‌دهد؛ کاری که این روزها و درآستانه نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، اهمیت یافته است. در کنار همه این‌ها حوادث ریز و درشتی که امسال در سمنان اتفاق افتاد، انگیزه ما برای گفت‌وگوی چالشی با استاندار سمنان است.
کد خبر: ۱۰۰۷۲۹۳
برای روحانی کار نخواهیم ‌ کرد...

سمنان، استان رئیس‌جمهور است. وقتی رئیس‌جمهور کسی را به سمت استانداری استان خودشان می‌گذارند، یعنی این‌که با ایشان خیلی دوست هستند. رابطه شما با آقای رئیس‌جمهور چگونه است؟

در مجلس چهارم و پنجم، من و آقای رئیس‌جمهور زیر یک سقف بودیم و از قدیم‌الایام، شناسنامه‌های سیاسی من و ایشان مشخص است. شناسنامه سیاسی من اصلاح‌طلبی و شناسنامه سیاسی ایشان‌ اصولگرایی است، ولی ایشان در مجلس چهارم و پنجم که نایب‌رئیس اول مجلس بودند، این‌قدر معتدل عمل می‌کردند که ما اصلاح‌طلبان هم به ایشان رای دادیم. برای شما میسر است که تحقیق بفرمایید عرایض بنده صحت دارد یا خیر.

همکاری شما با آقای روحانی درانتخابات درونی مجلس هم بوده است؟

بله، در انتخابات درونی مجلس ـ مجلس پنجم ـ یک لیست را اصلاح‌طلبان و یک لیست دیگر را اصولگرایان می‌دادند. در هر لیست 12 نفر بودند. یک نفر در هر دو لیست مشترک بود که آن هم دکتر حسن روحانی بود. آقای دکتر حسن روحانی همیشه از رئیس مجلس وقت، 40تا 50 رای بیشتر داشت. آقای ناطق نوری، رئیس مجلس پنجم بودند. ایشان با 190 رای به عنوان رئیس مجلس انتخاب می‌شدند، اما نایب‌رئیس مجلس با 240 رای انتخاب می‌شد، چون رای اصلاح‌طلبان هم روی رای ایشان می‌آمد و این به خاطر معتدل عمل کردن ایشان بود، بنابراین سابقه دوستی ما از همان هشت سالی است که زیر یک سقف بودیم و آنچنان ارتباط دیگری نداشتیم. وقتی دولت انتخاب شد، من بازنشسته شدم و مایل بودم در کارهای تحقیقی وارد بشوم، اما آقای مجید انصاری، به عنوان معاون امور مجلس رئیس‌جمهور مرتب با من تماس می‌گرفتند که با من کار دارند. من متوجه شدم اینها می‌خواهند برای من قبایی بدوزند، اما دیگر مایل به بازگشت به دستگاه دولتی نبودم. لذا به شمال رفتم که از دسترس دور باشم. ولی باز هم با من تماس گرفتند و آقای انصاری فرمودند، آقای دکتر روحانی گفته‌اند شما آقای خباز را به عنوان معاون امور تقنینی خودتان بگذارید. یعنی باید کسی باشد که زبان مجلس را بفهمد.

البته شما شخص اصلی لابی دولت یازدهم با مجلس هم بودید.

روزی که دولت می‌خواست از مجلس رای بگیرد؛ من سمتی نداشتم، ولی درعین حال از من دعوت کردند. من هم در آن چند روز که دولت می‌خواست از مجلس رای بگیرد، جزو همراهان دولت به مجلس می‌رفتم که به دولت کمک کنیم.

شایع بود که یکی از لابی گرهای اصلی دولت یازدهم هنگام رای اعتماد در مجلس شما بودید. درست است؟

نمی‌شود گفت اصلی، اما یکی از افراد آن من بودم. تیر سال گذشته می‌خواستم برای تهران کاندیدا بشوم، به صورتی که از معاونت امور تقنینی استعفا کردم. برای آقای انصاری هم سخت بود، ولی گفتند چون من در مجلس موثر هستم، بهتر است به مجلس بروم و برای این کار آماده شدم، تا این که به سراغ من فرستادند و گفتند دکترروحانی اصرار دارند شما به استان سمنان بروید. من هم از استان سمنان فقط جاده کمربندی آن را می‌دانستم. واقعا پتانسیل استان سمنان را نمی‌دانستم. شاید صد یا 200 دفعه با ماشین از این جاده به مشهد رفته و برگشته‌ایم. از استان سمنان فقط پسته دامغان آن را می‌شناختم.

البته انگور شاهرودش هم هست!

بله! بالاخره آقای وزیر کشور به سراغ من فرستادند و گفتند اصرار دکتر روحانی این است که شما به سمنان بیایید. خودم، همسرم و هر دو پسر من مخالف این موضوع بودیم. درعین حال نشستم و کلاه خود را قاضی کردم. با خود گفتم همه مردم و از جمله خود من نزد دکتر روحانی رفتیم واز ایشان خواستیم کاندیدا بشوند. لذا انصاف نیست آدم همراهی نکند. الان هم معتقد هستم، خداوند مرا برای مجلس نسبت به دولت بهتر آفریده است، اما وقتی ایشان تشخیص دادند، به احترام ایشان رفتم.

نزدیک انتخابات ریاست‌جمهوری هستیم. قرار است برای آقای روحانی چه کارهایی انجام دهید؟

ما برای آقای روحانی کاری انجام نمی‌دهیم. ما زمینه انتخابات سالم را برگزار می‌کنیم و من هم یک انتخاباتی هستم. ما این قدر تلاش می‌کنیم که ان‌شاءالله امانتدار باشیم. همین که ما موفقیت دولت را برای مردم درست بیان کنیم، مردم خودشان راهشان را انتخاب خواهند کرد. یقین بدانید، به حول قوه الهی ما یک درصد یا یک رای از آرای مردم را برای خوش آمدن یا بد آمدن زید، ابوبکر و خالد، به مصداق این که فرمودند این حق‌الناس است، کم و زیاد نخواهیم کرد. بنابر این ما برای آقای روحانی کاری نمی‌کنیم.

البته منظورم لابی کردن است جناب خباز. اقدام دیگری مدنظرم نبود!

گاهی حسرت می‌خورم که نمی‌توانم به زیبایی بعضی دوستان لابی کنم. اسم هم نمی‌برم چون ممکن است راضی نباشند، ولی در اینجا چون ما امانتدار هستیم، فرق می‌کند. ما در این‌جا کاری می‌کنیم که رای مردم درست، سالم، با دقت، سلامت و صداقت به صندوق برود. و همان رایی خوانده بشود که واقعیت دارد.

این که آقای دکتر روحانی درانتخابات پیش رو آلترناتیو ندارد، محل بحث است. برخی می‌گویند اگرانتخابات بدون آلترناتیو باشد، هیچ‌گونه انگیزه و جذابیت و چالشی به وجود نمی‌آید. آیا فکر می‌کنید که این چالش به وجود بیاید و اصولگرایان هم به این جمع‌بندی برسند؟

بله. حتما این اتفاق خواهد افتاد. اگر یک جریان سیاسی کاندیدا نداشته باشد، خودزنی کرده است، حتما باید کاندیدا داشته باشد. انتخابات یک‌نفره معنی ندارد. ما نمی‌خواهیم مانند صدام انتخابات برگزار کنیم. باید آرزو کنیم رقیب ما رقیب موفقی باشد. بعضی‌ها آرزوی مرگ رقیب خودشان را دارند. این فکر اشتباه است. اگر رقیب شما بمیرد، بعد از آن خودتان خواهید مرد. مثل این سرخ و آبی هاست. اگر آبی نباشد، سرخ هم معنی ندارد یا برعکس‌. ما باید همیشه آرزو کنیم که رقیب ما باشد؛‌ سالم و توانمند باشد، اما دوپینگ نکند. دوپینگ ممنوع است. فعالیت باید آزاد باشد و مخلص او باشیم. اصلا باید التماس کنیم که او بیاید.

نظرتان درباره بحث‌هایی که درباره رد صلاحیت آقای روحانی مطرح می‌شود، چیست؟

این مشکل از زمانی شروع شد که از سخنگوی شورای نگهبان دراین باره پرسیدند و ایشان هم این گونه پاسخ نداد، ولی این‌طور برداشت شد که بله ممکن است آقای روحانی هم رد صلاحیت بشوند. ما یک جریان سیاسی هستیم، در سال 92 کاندیدای ماآقای هاشمی (مرحوم) بود. به طور طبیعی وقتی آقای هاشمی (مرحوم) رد صلاحیت شدند، به اعتبار این که من مسئول کمیته نمایندگان ستاد ایشان بودم، از همان‌جا به ستاد آقای روحانی رفتیم، در صورتی که کسی ما را دعوت نکرد. یکدفعه شایعه شد که آقای روحانی رد صلاحیت شده است. نگاه کردم و دیدم ستاد خلوت شد! یک خاطره جالب نقل کنم که به کار می‌آید! قبل از اربعین به سامرا رفته بودیم. آقای ابوطالبی، مسئول بازسازی سامرا نقل می‌کرد یک روز به ما اعلام کردند، قرار است امشب داعش به حرم حمله کند. 700، 800 کارگر داشتیم که تا ظهر به 300 نفر رسیدند. نزدیک غروب که شد، تعداد بسیار کمتر از آن شد. به نماز که ایستادم، دیدم 12 نفر هستیم. خدا کند کسی امتحان نشود، چون امتحان خیلی سخت است. گفتیم چهار تا تفنگ داریم و حرمین عسکریین چهار دروازه بیشتر ندارد. بروید شام بخورید. تا صبح نگهبانی می‌دهیم. چهار تفنگ را به چهار نفر می‌دهیم، من هم پاسبخش می‌شوم و پست‌ها را عوض می‌کنیم. از شام که برگشتند، دیدم هفت نفر شده‌اند. ساعت 8 شب تفنگ‌ها را تقسیم کردم. یکدفعه برق شهر خاموش شد و داعش حمله کرد. همه جا کاملا تاریک بود و گلوله‌ها رد و بدل شدند، اما یک گلوله به سوی حرم نیامد. صبح که هوا روشن شد، سردار سلیمانی آمد. گفت چیزی شده است؟ گفتم خیر. گفت چند نفر کشته دادید؟ گفتم ما کسی را نداشتیم که کشته بدهیم. گفت پس این جنازه‌ها در بیرون چه کسانی هستند؟ بیرون که رفتیم، دیدیم 70کشته به جا مانده که اطراف حرم در کوچه‌ها افتاده بودند. بررسی که کردیم، دیدیم خود داعشی‌ها به جان هم افتاده بودند. همدیگر را نمی‌شناختند.

و حالا همین ماجرا در شایعه ردصلاحیت آقای روحانی پیش آمد؟

دقیقا! ساعت 10 صبح آن روز مشاهده کردم، همه از ستاد رفته‌اند. شایع شده بود شورای نگهبان در حال رسیدگی به پرونده آقای روحانی است، درواقع فرار کردند! ساعت 2 بعدازظهر که همه شنیدند خبری نیست، کم کم آمدند. پس به خیلی‌ها نمی‌شود اطمینان کرد. خوشبختانه نه شرایط رد آقای روحانی هست و نه شورای نگهبان چنین تصمیمی دارد.

از آن طرف نمی‌دانید که قرار است چه کسی بیاید؟

خیر. واقعا اطلاع ندارم، اما بازی یک نفره را قبول ندارم. نه تنها ما، بلکه هیچ عقل سلیمی بازی یک نفره را نمی‌پذیرد. تا الان دو نفر یعنی آقای غرضی و میرسلیم را اعلام کرده‌اند، اما بیشتر از اینها تلاش خواهد شد که به صحنه بیایند.

حالا بپردازیم به چند سوال اساسی استانی. سمنان پایتخت بعدی است؟

این پاسخ را به صورت کلی عرض می‌کنم که در مردم هم توقعی ایجاد نشود. شما می‌دانید که تهران از نظر جمعیتی و ترافیکی رو به بن‌بست است. این دولت یا دولت‌های بعد از آن، چاره‌ای جز این ندارند که مرکز سیاسی تهران را به جای دیگری منتقل کنند. به هر طرف تهران که بنگرید، می‌بینید نمی‌شود. شمال اصلا امکان ندارد. در غرب کشور هم جمعیت زیاد است. جنوب هم این‌گونه است. پس راهی جز شرق تهران وجود ندارد. هم شرایط مناسب است، هم از نظر گستردگی زمین مشکلی نداریم. مشکل آن، فقط آب است.

می‌گویند طرح انتقال آب به سمنان برای پایتخت شدن آن است.

کاش چنین نگاه‌های دور اندیشانه‌ای می‌بود! به نظر من خداوند دو تا چشم به آدم داده است که یکی جلوی پای خود را ببیند و دیگری هم آینده را ببیند و الا مانند دهان، یک چشم به ما می‌داد. دو تا چشم داده است که با یکی پیش پای خودمان را ببینیم و با دیگری آینده دور را ببینیم. کاش این مساله‌ای که شما می‌گویید، محقق می‌شد، اما این‌طور نیست. مستحضر هستید که انتقال آب برای استان سمنان نیست. بلکه برای کویر مرکزی است. پس اساسا بحث استان سمنان نیست.

البته بخشی از این آب به استان سمنان می‌رسد و رئیس‌جمهور بالاخره هوای استانش را دارد!

بعضی‌ها می‌خواهند این قضیه را به آقای روحانی وصل کنند که ایشان این کار را کرده است، اما تاریخچه طرح انتقال آب مربوط به رژیم گذشته است. خیلی‌ها از‌جمله شما فکرمی کنند، چون دو نفر از روسای جمهور از استان سمنان هستند، پس باید بودجه‌های فراوانی می‌آمد، اما این‌طور نیست. متاسفانه ما الان در شهر سمنان ـ‌ مرکز استان ـ آب شرب کم داریم. حتی سرخه شهر دکتر روحانی، مشکل آب شرب دارد. آن‌طور که مردم تصور می‌کنند، بودجه‌ها را بردند، این‌گونه نیست. الان اگر خوشبختانه استان سمنان رونقی دارد، به این دلیل است که خداوند متعال توانمندی‌هایی در اینجا به‌وجود آورده است. می‌دانید که از نظر وسعت خاکی، سمنان به عنوان پنجمین استان کشور محسوب می‌شود، ولی 640 هزار نفر جمعیت دارد. این تعداد جمعیت به اندازه جمعیت یک شهر است.

کل جمعیت استان 640 هزار نفر است؟!

بله. کل جمعیت استان همین است و این جمعیت خیلی کم است. اصلا یکی از گرفتاری‌های ما، کمبود جمعیت در سمنان است. به ازای هر 27 نفر آدم در سمنان، یک مغازه وجود دارد و این بندگان خدا کارشان رونقی ندارد. ما با فرماندهی ارتش هم صحبت کردیم و رهبری هم دستور دادند، ارتش و پادگان‌ها از تهران خارج بشوند و به استان سمنان بروند. ما به ارتش گفتیم، زمین و امکانات دراختیار شما می‌گذاریم تا ارتش را به سمنان بیاورید. گذشته از این، یکی از دستورهایی که آقای رئیس‌جمهور دادند و من سخت به دنبال آن هستم، این است که فرمودند، اگر شما بتوانید قطار تهران ـ سمنان را برقی کنید و فاصله تهران ـ سمنان به یک ساعت برسد، خود به خود جمعیت تهران به سمنان سرازیر خواهد شد. شما از هر نقطه تهران به نقطه‌ای دیگر بخواهید بروید، یک ساعت تا یک‌ساعت‌ونیم در راه هستید. شخص می‌تواند خانه اش در سمنان و شغل او در تهران باشد یا برعکس. با یک ساعت رفت و آمد قطار می‌توانیم این کار را انجام بدهیم.

یکی از مسائلی که استان سمنان دارد، به خاطر نزدیک بودن به تهران می‌تواند محل ترانزیت مواد مخدر و جرم باشد. من از جاده سمنان به مشهد زیاد رفته ام .پاسگاه‌های سمنان و شاهرود به سختگیری حتی درباره خودروهای عادی معروف هستند. حتی زمانی شایع شده بود، تعداد زیادی تروریست در استان سمنان گرفته‌اید. تردد آنها در منطقه به خاطر دشت و صاف بودن آن است و کوه ندارد.

تردد 20 میلیون مسافر در سال از استان سمنان خیلی خوب است و یکی از عیوب آن هم این است که به طور طبیعی، یکسری زباله در همه مسیر‌ها و ازجمله سمنان ممکن است رسوب کند. اخیرا که برای بازدید نیروی انتظامی رفته بودیم، دیدیم کشفیات نسبت به سال گذشته شاید 200درصد افزایش یافته است. سمنان چون جمع و جور است، می‌شود پایلوت‌ها را زود در آن پیاده کرد و من نیز از همان روز که برای استان تعیین شدم، از وزرا درخواست کردم پایلوت‌های خودشان را به ما بدهند که در استان پیاده کنیم. یکی از پایلوت‌های ما، شناسه‌دارکردن انبارهاست. شما می‌دانید که قاچاق از انبار نامرئی به انبار نامرئی اتفاق می‌افتد. اگر قرار باشد مبدا و مقصد کالا مشخص باشد، قاچاق معنایی نخواهد داشت. قاچاق چیزی است که مبدا آن مشخص نیست. مقصد آن هم مشخص نیست. الان این کار را در استان سمنان اجرا می‌کنیم و اگر خوب باشد، سال آینده به همه کشور آن را سرایت خواهند داد.

شایعه ترانزیت شدن تروریست‌ها در استان چقدر صحت دارد؟

استان بسیار وسیع است، اما خوشبختانه ما در استان مشکلی نداریم، چون یگان ویژه دراستان برای پیش آمدن اتفاقات آماده است، به گونه‌ای که در اربعین آنها به کمک غرب کشور رفتند. الان هم طراحی کرده‌ایم که این یگان ویژه به کویر برود و آنجا را کنترل کند. سمنان مرز ندارد، اما کنترل کویر موجب می‌شود که جلوی خیلی از این اتفاقات و ورود افراد سود‌جو ـ تروریست اقتصادی، فیزیکی یا سیاسی یا کسی که قصد جان مردم را داشته باشد ـ گرفته شود. واقعیت این است که اینها از خلوت بودن، تاریکی و خاموشی سوء استفاده می‌کنند. صداوسیما همه لحظات و حتی جزئیات کار تروریست‌ها را هم نشان داد. به محض این که رفت ریموت کنترل انفجاربمب را فشار بدهد، نیروهای ما او را گرفتند.

وضعیت بیکاری و رکود در سمنان چگونه است؟

نرخ رشد بیکاری این استان از سایر نقاط کشور بهتر است. نرخ رشد بیکاری ما 1/8 درصد است، حال آن که میانگین کشور 11درصد است. ما در این استان بیش از 1700 واحد صنعتی داریم. ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی هم دراستان سمنان فعال شده و تا الان بیش از 350میلیارد تومان به آنها سرمایه در گردش تزریق شده است. از سوی دیگر چون رهبری فرموده بودند واحدهای کوچک و متوسط دراولویت باشد، اینها را در سمنان داریم ساماندهی می‌کنیم و لذا شرایط بیکاری ما خیلی بهتر و اشتغال بیشتر خواهد شد. برای واحدهای بزرگ استان هم برنامه‌های مشابه متعدد داریم.

جنگل ابر و مسائل جاده‌ای که قرار است کشیده بشود، از معروف‌ترین مسائل استان سمنان است. آیا این جاده سرانجام احداث خواهد شد؟

جنگل ابر از استعدادهایی است که خداوند به سمنان داده است. این پدیده را در جاهای دیگر مشاهده نمی‌کنید. زمانی که ما در دبیرستان شیمی می‌خواندیم، از جدول مندلیف صحبت می‌کردیم. خداوند متعال جدول مندلیف را در روی کره زمین در استان ما آفریده است. بیش از 43 فلز و غیر فلز با غنای بسیار بالا دراین استان وجود دارد. یکی از این خاصیت‌ها هم جنگل ابر است. تا چندی پیش حدود آن مشخص نبود. استان گلستان مدعی آن بود و خوشبختانه رسما مشخص شد که به ما تعلق دارد. همچنین وقتی جایی ملاحظات محیط‌زیست وجود دارد به طور طبیعی سرمایه‌گذاری باید در آنجا با دقت و با رعایت پیوست محیط‌زیستی باشد. از یک طرف نمی‌توان گفت همه کار کشور را تعطیل کنید و از طرف دیگر هم محیط‌زیست محیط زندگی خودمان است و می‌خواهیم در آن محیط زندگی کنیم. بنابر‌این الان داریم به یک جمع‌بندی می‌رسیم.

بالاخره این جاده را در آینده احداث خواهید کرد؟

بله، حتما ما جاده‌ای را متناسب با شرایط محیط‌زیست احداث خواهیم کردکه مردم هم بتوانند براحتی درآن تردد کنند، ولی نه این که انتظار جاده تهران ـ مشهد را داشته باشند که با سرعت 110 کیلومتر بروند. به طور طبیعی باید جاده‌ای باشد که رعایت محیط زیست و جنگل بشود.

ظاهرا گسترش مناطق ویژه اقتصادی درسمنان هم در برنامه است.

ما در استان سمنان سه منطقه ویژه داریم؛ یکی منطقه ویژه گرمسار که به سازمان گسترش واگذار شده است. دیگری به شرکت شهرک‌های صنعتی واگذار شده و سومی منطقه ویژه دامغان است که به یک سرمایه‌گذار ایرانی مقیم خارج واگذار شده است. ایشان دامغانی هستند.

ما برگزاری یک همایش بین‌المللی با عنوان صنعت و جذب سرمایه‌گذار در سمنان را در برنامه داریم که شماری ازسرمایه‌گذاران خارجی و ازجمله آقای تورنس که مدیر مناطق ویژه اقتصادی دنیاست، مهمان ما خواهد بود. چندین بار ایشان را دعوت کرده‌ایم و مجددا با مجموعه دیگری خواهند آمد. قرار است یک همایش سرمایه‌گذاری در تهران، با عنوان گرمسار ولی با نگاه استانی برگزار کنیم. یکی از اتفاقاتی که الان خوشبختانه افتاده و در کشور نبوده، این است که ما تاکنون توانسته‌ایم 5600میلیارد تومان تفاهم نامه با بخش خصوصی برای استان امضا کنیم که تا الان 62 درصد آن در حال به نتیجه رسیدن است. کل بودجه عمرانی ما در سال 100 میلیارد تومان است، چون سمنان استانی است که ظرف دو ساعت، چهار حوزه آب و هوایی را در آن می‌توانید تجربه کنید. به کویر که وارد می‌شوید، باید با پیراهن خنک وارد شوید. با فاصله نیم‌ساعت به کوهستان که می‌آیید، باید پلیور بپوشید. نیم‌ساعت بالاتر به جنگل که می‌رسید، در مازندران و گیلان از کوه که سرازیر می‌شوید، دریا را مشاهده می‌کنید.

آخرین وضعیت پرونده تصادف قطار در سمنان

پرونده تصادف قطار در سمنان به کجا رسید؟

به محض این‌که این حادثه دلخراش و غم‌انگیز اتفاق افتاد، روسای سه قوه، سه تیم را به شهرستان و استان اعزام کردند. هرکدام از آنها به صورت جداگانه، کار خودشان را انجام می‌دادند، ولی چون ما در متن کار قرار داشتیم و ماجرا را از ابتدا تا انتها می‌دانستیم، پیش از این که وارد بشوند، به آنها اعلام کردیم همه امکانات برای بررسی آماده است، اما بدانید که همه شما به یک نتیجه خواهید رسید و تقریبا این گونه شد. خطا، خطای انسانی است. غفلت و تنبلی و سهل‌انگاری، علت حادثه بوده است. درنهایت، الان منتظر رای نهایی دادگستری استان سمنان هستیم.

گفته شد، تیم پزشکی در قطار وجود نداشته است.

مانند آقای هاشمی که گفتند چرا تیم پزشکی همراه ایشان نبود و وزیر بهداشت اظهار‌نظر کردند که اگر هم این تیم بود، کاری از دستش ساخته نبود. ایست قلبی این قدر سریع اتفاق افتاده که اگر تیم پزشکی هم بود، کاری از دستش ساخته نبود. در‌باره حادثه قطار سمنان هم این‌گونه است. برخورد دو قطار این قدر قوی بود که به محض این که قطارها با یکدیگر برخورد کردند، افرادی سوختند و جان باختند، والاسایرین را که می‌توانستند نجات یابند، نجات دادند. تعداد کشته شدگان به خاطر ضربه و برخورد شدیدی بود که رخ داده بود، ضربه باعث شد، سقف واگن اولیه برداشته شود و شاسی قطار با استحکام زیادی که دارد، کج شود. بنابر‌این کوتاهی نشده بود.

سیدعلی دوستی موسوی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۴
یاسین
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۱
۰
۰
تو اداره های شهرستان های دور هم اگه حتی آبدارچیشون از لحاظ سیاسی با دولتی ها نباشه عوضش میكنن بعد شما كه استانداری میگی با رییس جمهور اختلاف نظر سیاسی داری؟
vahid
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۱
۰
۰
لابی گری چیز خوبیه؟؟؟
جانباز و بازنشسته
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۱
۰
۰
آقای خباز لابی گری چیه هست؟ آیا خوب است؟ یا بد؟ می گویند در آمریكا لابی گری كردن علیه ایران . می گویندرژیم غاصب اسرائیل علیه اران لابی گری كرده علیه ایران. می گویند عربستان با كشور های عربی علیه ایران لابی گری كرده . خوب نتیجه لابی گری یعنی برعلیه كشوری و حزبی و كسی علیه كشوری و حزبی و كسی دیگر به نفع یكی دیگرحالا بفرمایئدچرا باید لابی گری ؟
نانوایی بربری
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۴
۰
۰
خباز جون مردم رو چی فرض كردی برادر. دولت كریمه تمام مدیران رو اتوبوسی عوض كرده بعد شما دم از اختلاف نظر میزنی؟.

نیازمندی ها