این بانگ آزادی است
مروری بر شاعرانگی حمید سبزواری در سالگرد عروج هنرمند

این بانگ آزادی است

نبود سندی ملی برای حفظ و ضبط عرض ارادت اقوام مختلف ایران به امام‌ رضا (ع)

طنین موسیقی ناب رضوی

آوازهای رضوی در فرهنگ مردم ایران جلوه شکوه استعدادهای موسیقی بومی در حریم عشقی آسمانی است که پایانی ندارد. این سبک شگفت از موسیقی نه‌تنها شعر، خواننده و ساز؛ بلکه هنر موسیقی را باز تعریف می‌کند.
کد خبر: ۱۴۱۰۱۸۵
نویسنده عبدالصمد حسینی - خبرنگار فرهنگ و هنر

طنین موسیقی ناب رضوی

گویی موسیقی زاده طبیعت است؛ ولی به جرات می‌توان گفت مفهومی ورای دنیای دیدنی دارد. از همین رو است که هنگام شنیدن صدای آبشار یا‌ یک پرنده، برای لحظاتی مسخ می‌شوید و ذوقی درون شما برای هم‌آوایی با این نغمه‌های طبیعی فوران می‌کند.

گاهی به‌نظر می‌رسد موسیقی و مذهب در مقابل یکدیگرند؛ ولی تاریخ بشر نشان می‌دهد که نخستین تمناهای بشر از پروردگار نیز آهنگین بوده و ادبیات ویژه‌ای داشته که نمونه‌ بارز آن دعا‌های حضرت آدم در قرآن کریم است.

موسیقی دینی عنصر ناشناخته‌ای در کشور

هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی درباره موسیقی دینی به جام‌جم می‌گوید: موسیقی دینی ما یک عنصر ناشناخته‌ای در کشور است. حجم بزرگی از موضوعات اخباری و آگاهی‌بخشی به مردم از طریق آوازهای آهنگین انجام شده است. به‌عنوان مثال، اذان یک پرچم صوتی در جهان اسلام است. مقایسه کنید با دین مسیحیت که با ناقوس تلاش دارد این کار را انجام دهد. البته آنها آوازهای کلیسایی دارند و ما نیز نیایش‌ها، مناجات‌ها، سحرخوانی‌ها، مولودی‌ها، دعا‌خوانی، قرائت و تلاوت‌های قرآن مجید نیز داریم.

جاوید ادامه می‌دهد: درعین‌حال در اسلام مذاهب شیعه و سنی داریم و در مذهب شیعه، موضوع موسیقی نحله‌های فلسفی نیز به تنوع این اقسام اضافه می‌کند. البته اشتراکاتی در موسیقی ادیان نیز وجود دارد، مانند ذکرخوانی. ذکر را همه ادیان جهان انجام می‌دهند. برخی از اذکار ما ساعتی یا حتی روزانه است و برخی دیگر توسل‌گونه است و هرکدام با نغمه‌های متفاوت آوازی اجرا می‌شود که ویژه جهان اسلام است.

چاووشی‌ خوانی آموزه‌ای از قرآن

این پژوهشگر درباره تأثیرپذیری موسیقی مذهبی ایران از آموزه‌های قرآن بیان می‌کند: در ایران این‌گونه‌ها پیشرفت‌های خیلی خوبی داشته است. مثلا، خداوند در سوره حج فرموده که برای جلب مردم به سمت خانه خدا بانگ بزن. ایرانیان نیز به سبب اهمیت تعمیق در قرآنی و ترویج این فعل فراخوانی، شاخه‌های متفاوتی به نام چاووشی را تولید کردند. از این نظر وقتی می‌خواستند کار خیر یا فعالیتی که نیازمند همیاری است، انجام دهند، از چاووش‌خوانی استفاده می‌کردند. بنابراین در هنگام درو یا حتی باد دادن گندم نیز این کار را انجام می‌دادند. از همین رو برای سفر کربلا یا مشهد به همان نسبت که چاووش حج را ایجاد کرده بودند، چاووش‌خوانی ویژه‌ای اجرا می‌کردند. نکته جالب این‌که برای افرادی که نگاه دینی غالبی داشتند در آیین‌های پیوند همانند عروسی نیز برای عروس و داماد چاووش‌خوانی داشتند و این رسم هنوز هم در برخی نقاط ایران انجام می‌شود که به «چاووش پاقدم عروس» شناخته می‌شود.

جاوید تصریح می‌کند: از سوی دیگر برای برخی مراسم عزا نیز چاووشی شکل گرفت. مثلا در زمان بازسازی بازگشت کاروان اسرا از کربلا و هنگام ورود آنها به مکه و مدینه نیز چاووشی انجام می‌شود. ریشه این نگرش نیز برخاسته از خواست امام زین‌العابدین(ع) از یکی اصحابش به نام «بَشیر بن جَذلَم» است که از او می‌خواهد مردم مدینه را از ورود آنها به شهر باخبر کند. در سندهای مختلف آمده است، بشیر با خواندن دو بیت شعر (به معنای؛ ای مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید؛ حسین کشته شد از این روست که اشک‌های من جاری است...) مردم را دعوت به پیوستن به کاروان سوگوار امام در بیرون شهر کرد و مردم نیز با اندوه و فغان از شهر خارج شدند. «چاووش صبح محرم» یا «چاووش اربعین» ریشه در این اتفاق دارد. در کنار این نمونه‌ها، آیین‌های دیگری مانند هنر تعزیه‌خوانی و شبیه‌خوانی پدید آمده که باز هم شاهد استفاده از هنر چاووش‌خوانی هستیم. البته برخی چاووش‌های شبیه‌خوانی ما تفاوتی خاصی با دیگر چاووش‌ها دارد و نمایانگر اختصاصات و رموز موسیقی ما است که هنوز نیز شناخته نشده است.

تکمیل پازل موسیقی ایرانی با موسیقی آیینی

اغلب به‌نظر می‌رسد این نغمه‌ها جوششی و بدون تدوین هنری بوده؛ ولی پژوهش‌های موسیقی آیینی قطعات مهمی از پازل موسیقی ایرانی را به ما نشان می‌دهد که می‌تواند به‌عنوان حلقه‌های گمشده موسیقی ملی ایران به‌شمار رود. جاوید با اشاره به این امر بیان می‌کند: وقتی به این انبوه آوازی و نغمات برمی‌خوریم، متوجه می‌شویم چه اندک روی مسائل دستوری آن کار کردیم. چون من در طول این سال‌ها به رساله‌هایی برخوردم که گویی اساسا مختص موسیقی مذهبی نوشته شده است. مثلا در گذشته رسم بود، صبح‌ها قبل از اذان خطبه خلافت به نام حضرت علی(ع) می‌خواندند و نکته گیرا این بود که دستور اجرای آن در دوگاه داده شده بود. خطبه‌های ویژه‌ای هم مختص زمان‌های خاص داریم، همچون خطبه عاشورا یا خطبه غدیر که در آن خطبه‌خوانی‌ها نیز بی‌نهایت شیوه‌های نغمه‌خوانی برجسته وجود دارد و بسیار مغفول مانده ‌است. درواقع ما تنها عنوان‌ها را شناسایی کردیم، درحالی‌که رسالات مختلفی وجود دارد که این آثار را دسته‌بندی کرده و حتی برای مصرع به مصرع آن دستور موسیقی عنوان کرده. امروزه به طور کلی از وسعت این مساله بی‌خبریم.

پژوهشگر اصلی نغمه‌های رضوی، عنوان می‌کند: در کنار این قضیه ما شیوه‌های اجرایی متفاوت هم داریم. مثلا گونه‌هایی از ذکر جمعی در نحله‌های فلسفی عرفانی می‌بینیم که متفاوت با ذکرخوانی‌ ادیان دیگر است. این شیوه‌های متنوع ذکرخوانی، مناجات‌خوانی و نیایش کردن بسیار مهم است و اینها می‌تواند جزو شاخه‌های مذهبی و دینی ما باشد که تا امروز به آن نگاه جدی و علمی نداشتیم.

تاثیر متقابل هنر و دین

بررسی روند موسیقی آیینی و مذهبی بیانگر تاثیر متقابل هنر و دین بر هم است،‌ لیکن گاهی برخی تصورات اولیه گنگ از مفاهیم اولیه هنر موسیقی باعث می‌شود ارزش این ارتباط شگفت‌انگیز و انکارناپذیر به شایستگی دیده نشود. جاوید در پاسخ به تفاوت آوا و آواز عنوان می‌کند: آوا مانند این است که فردی هنگام نمد مالی منظم بگوید «هه...هو...» اما آواز عین خوانش کامل یک متن با صوت خوش و الحان مختلف و ذیل موسیقی آوازی یا مشابه همان اجرایی است که در موسیقی غربی به آن «وکال» (کلامی) می‌گویند. نمی‌توانیم به خواننده‌ای که در چهارگاه، ابوعطا یا در بیات آواز می‌خواند بگویید این موسیقی نیست، بلکه آواست. برخی از فرنگ رفتگان اشتباهی در اذهان ایجاد کردند که اینها آواست ولی این خوانندگی و همراهی با نغمه و ملودی‌های مختلف است.

‌تاثیر دین در تحول موسیقی ایرانی

جاوید به‌تاثیر دین مبین اسلام در تحول موسیقی ایرانی می‌پردازد و می‌گوید: در اقوام ایرانی، هنری به نام مناقب‌خوانی داریم. این هنر در تاریخ گذشته ایران، دوران ساسانی، ستایش پاکان و نیکان نام داشت. این هنر پس از اسلام به نام عربی مناقب‌خوانی تبدیل شد و به‌صورت ستایش فاخری در مورد ائمه جلوه می‌کند و نکته جالب این که در این آثار هم بین اهل سنت و شیعه از نظر مفاهیم درون متنی تفاوت خاصی وجود دارد، چراکه این آثار اگر باتوجه‌به مفاهیم درون متنی بررسی شوند، تفاوت‌ها بهتر دیده می‌شوند. طوایف لر یک نوع نگاه خاص دارند و کردها یا ترک‌ها به‌صورت دیگر. درواقع هرکدام این طوایف اصلی ایرانی، ارادت خود را در مناقب‌خوانی ائمه با باورها و اندیشه‌های قومی خود اظهار کردند. نتیجه این رویکردها گستره بزرگ و بستر مهمی برای شکوفایی موسیقی است. وقتی در میان گستره متنوع عمیق می‌شویم، به مواردی از نغمگی برمی‌خوریم که در موسیقی، ترانه‌‌ها و عاشقانه‌های آنها دیده نمی‌شود. در حقیقت این شکل اجرا فقط مختص موسیقی مذهبی است.

پژوهشگر موسیقی نواحی خاطرنشان می‌کند: در موسیقی لری «رارا» کردن را در نظر بگیرید که هنگام عزاداری می‌خوانند، «رارا» کردن دیگر در شادی اجرا نمی‌شود و فقط مخصوص سوگ است. جالب است که در لرستان یک «رو» یا «را»یی دارند که به آن «رو شیرازی» می‌گویند. معلوم می‌شود در شیراز شکلی از سوگ‌خوانی وجود داشته که از آنها وام گرفته شده و به نام «رو شیرازی» در موسیقی لری نام‌گذاری شده است. من ۴۰ سال است، حداقل از سال ۱۳۸۰ که موسیقی آیینی را به جامعه با پژوهش‌هایم معرفی کردم، تمام تلاش خود را کردم تا شاخه‌های موسیقی مذهبی درست پژوهش شوند و به جامعه فهمانده شوند. لیکن کو گوش شنوا ! چند جایی جرقه‌هایی برای حمایت زده شد و حمایت‌های نیز انجام گرفت و دیگر همان بود. فقط دو تا سه کار از کارهای پژوهشی برای شناساندن در حوزه هنری و یکی و دو تا هم در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری گذاشته شد و دیگر اقدامی نشد.

موسیقی مذهبی مظلومانه ناشناخته ماند

پژوهش عملا فرآیندی است که کمتر مورد توجه و حمایت است و کار هنگامی سخت‌تر می‌شود که موضوع تحقیق هنرها و علوم انسانی باشد و فراتر از آن ورود به عرصه پژوهش‌های بین رشته‌ای است که یک چالش جدی به‌شمار می‌رود؛ چراکه حمایت‌ نهادها و سازمان‌های مرتبط، عملا در حد فوت کردن در گردباد است. جاوید به عدم توجه‌به نتایج این پژوهش‌ها اشاره می‌کند و مثال ‌می‌زند: معراج‌نامه‌خوانی به‌تنهایی یک موضوع است. این موضوع هم به زبان‌های مختلف سروده شده و هم به لحن‌های متفاوت در اقوام مختلف خوانده شده و در بعضی اقوام نیز هنوز خوانده می‌شود اما این آثار را شما کجا شنیدید. از رسانه چقدر پخش شدند. در حقیقت موسیقی مذهبی ما گسترش پیدا کرده ولی هنوز مظلومانه و ناشناخته باقی مانده است. مولودی‌های علوی یا مولودی‌ها مهدوی چقدر از رسانه شنیده شده است. مدیران رسانه باید از فرهنگ غنی ایرانی استفاده کنند.

امام رضا(ع) فصل جدیدی در پرونده فرهنگی ایران باز کرد

تعلق خاطر ایرانیان به حضرات معصومین، امری یگانه با گستر‌ه‌ای وسیع است. این رابطه خاص چنان ابعاد متفاوتی دارد که تمام شئون زندگی ایرانی را دستخوش تحول کرده است. مهم‌ترین فصل این ارتباط ناشی از سفر سیاسی اجباری امام رضا(ع) به ایران توسط مامون است و بعد از حدود ۱۲۰۰سال هنوز برجسته‌ترین مولد خلق آثار هنری مذهبی در این سرزمین باستانی است. جاوید بیان می‌کند: امام رضا(ع) به ایران آمد. یک برکت وجود او و برکت دیگر، حضور او برای ما بود و یک فایل بزرگ در زمینه نشان دادن ارادت به امام رضا(ع) در پرونده فرهنگی ایران باز کرد. این ارادت یک‌جایی با آواز و در جایی دیگر با ساز و آواز نشان داده شده که بسیار متنوع است. یک فایل از گستره موسیقی رضوی فقط تعریف و بارگاه حرم حضرت رضا(ع) است که شامل آستان‌بوسی، شکل‌های مختلف زیارت است و تبدیل این افعال به‌صورت آواز و موسیقی خود به‌تنهایی هنر بزرگی است.

حتی امروز نیز تصور این گستره تولید با این کیفیت درخشان در هنر موسیقی ایرانی تامل‌برانگیز است؛ لیکن از آن مهم‌‌تر بی‌توجه به دستاوردهای شناخت موسیقی رضوی است.

جاوید درباره نتایج پژوهش‌های میدانی در حوزه موسیقی در آیین‌ها رضوی می‌گوید: در مجموعه پژوهش‌هایی که انجام دادم به‌طورکلی هشت عنوان دسته‌بندی شده با شواهد صوتی و تصویری جمع‌آوری شده است. این عنوان‌ها عبارتند از حرم و بارگاه، مراثی رضوی، مولودی رضوی، چاووش‌های رضوی، سلام‌خوانی رضوی، توسل‌خوانی رضوی، مددخواهی، دوبیتی‌خوانی است.

آوازهای رضوی در فرهنگ مردم ایران

نبود عزم جدی برای حفظ و نگهداری این ذخایر گرانقدر فرهنگی از ابرچالش‌های فرهنگی اقتصادی است که نیاز به بازنگری جدی برنامه‌های کلان دارد. درواقع ما تنها با قله یک کوه یخی روبه‌رو هستیم و بخش بزرگی از این میراث در خطر نابودی جدی است. جاوید عنوان می‌کند: نه‌تنها درباره آوازهای رضوی؛ بلکه درباره تمام ۱۴ معصوم همچون آوازهای مهدوی این شرایط وجود دارد، البته شاید گستره آثار برای برخی حضرات معصومین از این مقدار کمتر باشد؛ ولی این آثار حداقل برای هفت نفر از ائمه از نظر اهمیت فرهنگ‌شناسی در رده بالایی قرار می‌گیرد که متاسفانه تا به حال هیچ اقدامی جدی پژوهشی نسبت به این ظرفیت‌ها انجام نشده. درحالی‌که تلاش عمده‌ای وجود دارد با موسیقی روز و در سبک‌های پاپ و... این کمبود را برطرف کنند. کافی است نگاهی به گذشته این سرزمین شود تا متوجه شویم چه سرمایه هنگفت فرهنگی و تاریخی داشتیم.

جاوید درباره علت انتخاب آوازهای رضوی به‌عنوان هدف پژوهش خود بیان می‌کند: من به‌صورت شخصی این پژوهش را شروع کردم و این به‌خاطر ارادت و علاقه قلبی است. درواقع زمانی که من این موضوع را پیشنهاد دادم و پذیرفته نیز شد؛ پس از ۱۰ سال تحقیق و گردآوری آثار بود.

غفلت تاریخی از حفظ داشته‌های فرهنگی

جاوید ادامه می‌دهد: در سال ۱۳۸۵ در حوزه هنری وقتی رونمایی آلبوم نوروز و بهاره ایرانی را انجام دادند، بهروز وجدانی و دکتر سریر درباره اهمیت و حفظ موسیقی نوروز و بهار در ایران نیز صحبت کردند. همانجا دادم را زدم. گفتم «آقایان موسیقی، مسوولان فرهنگی، در ۱۵ سال آخر این قرن هستیم. هنرمندانی که حوالی ۱۳۲۰ به دنیا آمدند الان نزدیک به ۷۵ سال دارند؛ اگر اهمیت ۱۰ تا ۱۵ سال آینده را در نظر نگیرید و آثار آنها را ضبط نکنید، هیچ اثری از گذشته نمی‌ماند». کو گوش شنوا! وقتی این عزیزان رفتند در رسانه‌ها نوشتند فلانی هم از بین ما رفت. شما تصور کن من در طول یک‌سال که ویژه‌نامه‌ای برای این کارها منتشر شد، ۲۵ نفر از هنرمندان موسیقی نواحی تا شب عید فوت شدند. چقدر به این مورد توجه کردند که اینها هر کدام چه گنجینه‌ای مختلف و ارزشمندی هستند که از بین ما می‌روند.

این پژوهشگر تصریح می‌کند: از اواخر دهه ۱۳۷۰ این پژوهش شروع شد و در دهه ۱۳۸۰ شکل جدی به خود گرفت. بعد از 10سال گردآوری اولین اثر نغمه‌های رضوی به‌صورت متناوب دو سال طول کشید. درواقع در سال اول یک قسمت و در سال دوم قسمت دوم فرآیند تولید و تدوین آن ادامه داشت. بخش سوم این مجموعه نیز دوسال قبل انجام گرفت برای این کار هنرمندانی را که در نتیجه پژوهش‌ها در نقاط مختلف کشور شناسایی کرده بودم با حمایت آستان قدس رضوی به مشهد دعوت کردم تا اجراهای آن در محیط حرفه‌ای ضبط و ثبت شود. در نتیجه این فرآیند در حدود ۱۸۵ تراک و حدود 2000 دقیقه آواز از حدود ۱۲۰ نفر استاد آواز و نوازنده موسیقی رضوی ثبت شد. می‌توان گفت از هر استان ایران حدود دو یا سه نفر را داشتیم که در این کار نامی و خبره بودند. یک‌سری قطعات کوتاه از همین مجموعه پژوهش‌های 10ساله نیز در ماه رمضان ۱۴۰۲ از تلویزیون پخش شد. امروز نواها و مدیحه‌سرایی رضوی گنجینه صوتی و تصویری است که دسترسی آن برای همه محققان و پژوهشگران و اهالی موسیقی آسان شده است. باید در این مجموعه پژوهشگران دیگر رشته‌ها نیز وارد شوند و نکات مهم درباره ادبیات، شیوه‌های اجرا، ملودی‌ها و... برجسته شود.

وی اضافه می‌کند:‌ در چاپ اول که در کتابچه انجام شد توضیحات در‌باره نغمگی‌ها حذف شده بود و اسم من را در صفحه دوم کنار اسم عوامل به‌عنوان پژوهشگر و هماهنگ‌کننده در کتابچه نوشته بودند. درحالی‌که این کار از ابتدا با تلاش من بود. آقای حکیمی در چاپ جدید تغییراتی داد و با ثبت‌نام من در جلد کتاب رعایت حقوق معنوی من نیز انجام شد. بخش آشنایی نیز به‌ معرفی عنوان هر آواز در فلان نغمگی می‌پرداخت. مثلا مناقب رضوی در نغمگی صنم از موسیقی مازندران اینها و توضیحات را حذف کرده بودند. در نسخه دوم همه این مطالب اضافه و متن کامل شد.

جذابیت‌های مذهبی در قالب هنری

جاوید در پاسخ به تعیین چیرگی قوه هنری یا قوه مذهبی در آثار موسیقی رضوی گفت: اتفاقا نکته جالب در این مجموعه نمایش جذابیت‌های مذهبی در قالب هنری است. واقعا نمی‌توانید وجه هنری از مذهبی را جدا کنید. به‌عنوان مثال، در آوازهای مذهبی دزفول شما شیوه‌های می‌شنوید که در جای دیگر نمونه‌ای برای آن نداریم یا عرض ارادت‌هایی از منطقه کردستان داریم که در نوع خود کم‌نظیر هستند و به زیبایی خاص و مثال‌زدنی منقبت و مدح امام رضا(ع) را اجرا می‌کنند.

ویژگی مهم این اثر هنرنمایی اساتیدی است که بر عهد نگهداشت و پاسداشت این میراث فرهنگی تا آخرین لحظه زندگی استوار بودند و عاشقانه‌های رضوی محور اصلی شخصیت و هویت زندگی آنها بود. جاوید تصریح می‌کند: بیشتر اساتید که شناسایی شدند در دوران کهنسالی بودند و عده‌ای کمی از آنها جوان بودند. در نظر بگیرید در طول ایجاد این اثر حدود ۱۲ استاد آواز گرانقدر این آثار از دنیا رفتند.

مسلما یافتن این چهره‌های درخشان در میان گستره جغرافیایی و متنوع ایران بزرگ که صدالبته اغلب گمنام بوده‌اند، کار سترگی است. ولی سؤال این است که سهم هزینه‌های پژوهشی این امور برعهده کیست؟ پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی درباره برآورد هزینه این نوع تحقیق بیان می‌کند: معادل ۱۵۰ تا ۱۶۰میلیون تومان طی 10 سال (تا ۱۳۹۰) هزینه شخصی کردم، بدون کمک هیچ‌کسی، تا این پژوهش از دل بیابان‌های ایران به جایی برسد. از همین جهت من هنوز حدود ۳۰۰ ساعت اثر ضبط‌شده از آثار مختلف استادان موسیقی بومی در خانه دارم که توان پژوهشی بسیار بیشتری برای بررسی دقیقه به دقیقه آنان لازم است. درواقع من هنوز در حال کار روی اندوخته گردآوری‌شده خودم هستم. بعد از جمع‌آوری بود که من طرح و اهمیت موضوع را برای آستان‌قدس پیشنهاد دادم و آنها نیز موافقت کردند تا روند ضبط آثار این اساتید طی یک سفر به مشهد و هزینه‌های لازم آن فراهم شود. نکته جالب این بود که این افراد بیشترین علاقه را از خود نشان دادند تا برای امام‌رضا(ع) آثار خود را اجرا کنند.

لیکن 10 سال از عمر انسان چقدر ارزش دارد. در یک پژوهش دانشگاهی هنگام تعریف بودجه ردیفی به‌عنوان تعداد ساعت کار سنجیده می‌شود، ولی دراین نوع پژوهش‌های میدانی که اغلب مقاصد آن به روستاهای دورافتاده ختم می‌شود، دیگر روز و شب از هم قابل تفکیک نیست چه برسد به ساعت.

شادخوانی‌ها رضوی، یک هنر ناب ایرانی

بیان غم در موسیقی جلوه‌ای متفاوت و حتی جاذبه خاصی دارد. در تاریخ پرفرازونشیب دین نیز سوگ امری خاص است، ولی ترکیب این دو به‌خصوص حول محور شخصیت مظلومی همچون امام‌رضا(ع) باعث شده این تصور شکل گیرد که موسیقی رضوی مملو از حزن و اندوه است. جاوید درباره نسبت شادخوانی یا سوگ‌خوانی در این مجموعه تصریح می‌کند: وقتی از مولودی صحبت می‌کنیم درواقع به شادخوانی اشاره می‌کنیم. مخصوصا مولودی‌های کردی مملو از شادخوانی‌های قشنگی است. اجرای زیبای کرمانی‌ها با عقاید بومی خودشان واقعا فرح‌بخش است. با وجود این ما در ستایشگری رضوی و حتی سلام‌خوانی نیز اساسا شادخوانی داریم. در سلام‌خوانی ما شوق‌انگیزترین لحظه یک قوم را در هنگام مشاهده بارگام امام‌رضا(ع) داریم که به‌جرات می‌توان گفت اجرای هر قوم ایرانی در بازگویی این لحظه در تمام دنیا بی‌نظیر است. حتی در موسیقی عربی نیز ما این سلام‌خوانی را نداریم. یک هنر ایرانی ناب از اقوام مختلف و بیانگر شعف یک لحظه خاص است. برای شادی‌خوانی که حتما نباید اجرا شش‌وهشت باشد. من بارها گفته‌ام موسیقی شاد در ایران تنها شش‌وهشت نیست. از آن‌سو سوگ‌خوانی حجم کمتری در میان آثار مجموعه دارد، چراکه بیشتر در روایت مرثیه به کار گرفته شده است.

موسیقی رضوی متکی بر ساز‌های ایرانی است

وجه بارز موسیقی رضوی همراهی سازهاست که همین همراهی نیز موجب کشف استعدادهای این آلات و به‌کارگیری ظرفیت مغفول آنها برای بیان معارف رضوی شده است. جاوید می‌گوید: این آثار با انواع سازهای بومی اقوام بزرگ ایرانی همچون نی، تار، دوتار، دوزله، قپوز، رباب، تنبورک، دوهلک، بنجو (بینجو)، کمانچه، قیچک، تنبور و دف همراه است. درعین‌حال سازهایی مانند بنجو نیز در روند شکوفایی آثار با سازهای بومی مثل قیچک همراه شدند. استفاده از سازها بسیار متنوع است و در برخی مواقع نمودهای خاصی دارد. مثلا در منطقه سراوان یک‌سری ذکرخوانی‌های شاد داریم که به ذکرهای صاحبی معروف است.

جاوید در پاسخ به استفاده از سازهای غربی در این مجموعه تاکید می‌کند: از سازهای غربی در این آثار استفاده نشده و موسیقی نواحی برای من مهم‌تر از هرگونه نغمه دیگری است.

همچنین وی درباره نواها و آوازهای بدون آلات موسیقی بیان کرد: در یک‌ آلبوم که مختص مراثی است همه قطعات تنها آوازی است. در کنار اجرای دوبیتی‌ها، آواز همراه با ساز نی یا دوتار هم استفاده شده است. در قسمت‌های دیگر حجم آواز ۲۰ تا ۳۰ درصد است؛ ولی ترانه‌گونه‌ای مذهبی ما حدود ۷۰ درصد هر آلبومی را در بر می‌گیرد.

عنصر شعر در زایش موسیقی رضوی

عنصر برجسته دیگر در موسیقی رضوی اشعار آن است که محور اصلی بیان خواسته‌ها و واگویی آرزوهایی است که انسان تنها با خدای خود در میان می‌گذارد. جاوید توضیح می‌دهد: در حین کار به برخی از شعرهای قدما نیز برخوردم که برای آنها نیز شرحی در کتابچه همراه آثار نوشتم. به‌عنوان مثال می‌توان به شعر مختومقلی، عراقی ترکمن، شعر جعفرقلی شاعر کرمانج، اشعار ملای جزیری از شاعران برجسته کرد، اشعار سیدی اوراقی و اشعار مراغه‌ای اشاره کرد.

البته جریان خلق و زایش موسیقی رضوی امری توقف‌ناپذیر است و پژوهشگر موسیقی محلی خاطرنشان می‌کند: در مازندران علاوه‌ بر این‌که شعرهای قدیمی و بومی را به‌کار بردند. ارادت‌های خودشان را نسبت به امام رضا(ع) با استفاده از آثار این چند دهه اخیر نیز کار کردند. در این نوع آثار یک نغمگی بر‌اساس شعر شاعر معاصر به‌صورت بومی تنظیم شده است. بنابراین در این گنجینه حدود ۲ تا ۳ درصد از نگاه هنرمندان پس از انقلاب را هم جمع‌آوری کردیم. اگر کسی بخواهد همین الان راجع ‌به سرودهای رضوی کار کند، می‌تواند به ‌اندازه همین چهل سال پس از انقلاب سرود جمع کند و اینها را به یک فایل ارزشمند تبدیل کند، منتهی همت دستگاه‌های فرهنگی ما به این حد و پایه نیست.

پتانسیل ناشناخته موسیقی ایرانی

بنابراین این حوزه چنان غنی و پربار است که باید پرسید چگونه برای کشف منابع نفتی و گازی محدود با عمر مشخص، بودجه‌های هنگفتی وجود دارد ولی برای این منابع فرهنگی بی‌نظیر و بی‌انتها که زاینده آثار جدید و تاثیرگذار است، بودجه و برنامه‌ای نیست.

بازیابی تاریخ گمشده موسیقی ایران از عرصه‌های مهم حفظ میراث فرهنگی است. پژوهش در حوزه موسیق نواحی فرصت مناسبی برای این امر است ولی گویی موسیقی مذهبی این توانایی را دارد که پس از قرن‌ها ما را با پتانسیل درونی و ناشناخته موسیقی ایرانی آشنا کند. جاوید می‌گوید در این پژوهش خیلی از نکات جالب خود را نشان داد. به‌ویژه به لحاظ تحریرها و تزئینات صوتی و آوایی که در اجرای آثار، زیبایی‌های خاصی داشتند. به‌عنوان مثال، گوشه مصری در دستگاه موسیقی ما شناخته شده است ولی کمتر مورد استفاده قرار گرفت. جالب است که این گوشه‌های کمتر شنیده شده را در آوازهای رضوی می‌شنویم. برای شخص من بسیار جالب بود هنگامی‌که برخی از این نغمات را مورد بررسی قرار می‌دادیم، متوجه شدم بیشتر در پایه چهارگاه یا ماهور است به‌ویژه مواردی که شادخوانی هستند. چون ذات چهار‌گاه و ماهور براساس آگاهی‌بخشی و بیدارسازی ذهن است و این ظرافت در انتخاب، اجرا و شناخت از موسیقی اصیل و نزدیک شدن به این آوازها و دستگاه‌ها توسط این استادان گمنام تاثیرگذار است. از آن‌سو در زمانی که مضامین به سمت توسل‌ و نیایش، یا ذکر و زاری می‌رود، شور و دشتی به‌کار گرفته می‌شود.

جاوید درباره علاقه شخصی وی به اثری خاص در آواز و نواهای رضوی می‌گوید: همچنین انتخابی را از من نخواهید شنید. من از همه این آثار لذت بردم. چون هر‌کدام از آنها با نگاه خاص خودشان به این موضوع پرداختند و باورهای‌شان قشنگ بود. به‌عنوان مثال در مازندران در شعر‌های‌شان در مرثیه امام رضا(ع) می‌گویند «دل آسمان را ابر گرفته، جنگل را مه گرفته، دل من را غم، به‌خاطر این‌که امام رضا از دنیا رفته» یا برای نمونه از غرب کشور می‌گوید: «یک سفر دعا برات دارم» این سادگی و زیبای در مفاهیم هیچ شانسی برای انتخاب ویژه نمی‌گذارد.

آمده‌ام ای شاه سلامت کنم

از این ‌جهت باید نگاه ویژه‌ای به شخصیت این بلبلان عاشق داشت که نغمه‌گری برای امام رضا(ع) هویت آنها را شکل داده بود. جاوید درباره برخی از این اساتید می‌گوید: وصفش سخت است ولی اینها آدم‌هایی بودند که پاکی‌های خاصی داشتند و خاطرات عجیبی از آنها برای من به‌جا مانده است. وقتی خواننده‌ها را وارد استودیو برای ضبط آوازهای رضوی می‌کردیم، اصلا حال متفاوتی پیدا می‌کردند. استاد عاشق مرادقلی از قشقایی (که نزدیک ۷۰ سالش بود) را به استودیو دعوت کردیم. هنگامی که می‌خواستیم برویم، گفت: «می‌تونی من را حرم ببری.» من خودم او را به حرم بردم و آن روز زمان پروازش به شیراز ساعت ۴ بعدازظهر بود. حوالی یک‌ربع به ۳ بعدازظهر به حرم رسیدیم. به او گفتم: «عاشق، یک‌ ساعت باید زودتر فرودگاه باشی ولی چون اینجا وسیله هست، مشکلی نداریم، برو زیارت کن بیا.» گفت: «من حرم را بلد نیستم.» بردمش داخل حرم و از پشت پنجره فولاد، امام رضا(ع) را زیارت کرد و با سرعت برگشت. گفتم: «داخل نمی‌خواهی بروی.» گفت: «نه! همین قدر بس بود.» تا زمانی که به فرودگاه رسیدیم، اشک می‌ریخت. پرسیدم: «عاشق چی شده؟» گفت: «من که به این سن رسیدم یکی از آرزوهایم این بود که امام رضا(ع) را ببینم.»

جاوید تصریح می‌کند: هنرمندی از منطقه هرات ‌مرودشت (آراتا) یزد بود که تنها دوبیتی درباره امام رضا(ع) می‌دانست. در فرهنگ‌های مختلف ایران دوبیتی‌های فراوانی درباره امام رضا داریم و این بخشی از آنها بود. البته این نوع از اجراها را حتی در شبکه استانی نیز نشنیدیم یا کمتر شنیدیم. اولین حرفی که این هنرمند به من زد این بود که گفت: «من پول نمی‌خواهم!» گفتم: آستان برای تشکر این‌قدر به تو می‌دهد!» باز گفت: «من پولی نمی‌خواهم. به من غذای حرم را می‌دهند؟ فرصت دارم برم حرم، زیارت کنم؟» گفتم: «آره این حرف‌ چیه؟» گفت:«من آرزویم هست برم حرم زیارت کنم.» این را بچه‌های مؤسسه آفرینش‌های رضوی شاهد هستند. این پیرمرد وقتی پایش رسید به مشهد، خودش را انداخت در بغل من و گریه می‌کرد و می‌گفت: «نمی‌دانی برای من چکار کردی... خانمم شب‌وروز داره دعات می‌کنه که من را به آرزویم رساندی.» روزهای آخر دیگر بچه‌های تیم نیز با اینها رفیق و عجین می‌شدند. یکی از این بچه‌ها به نام جلالی که مسوول امور هنری آفرینش‌های آستان قدس رضوی بود، یکی از جلیقه‌های خادمین حرم را برای این هنرمند آورد و به او هدیه کرد. شاید باورتان نشود گویی یک لحظه غش کرد و دقایقی روی صندلی نشست و تنها یک کلام گفت: «چه کار کردید شما با من.»

مسیحی که عاشقی کرد

وی ادامه می‌دهد: در دوره اول استاد عاشق یوسف اوهانس (فوت شده) آشوری و دینش مسیحیت بود؛ ولی برای امام رضا(ع) مناقب می‌خواند. این پیرمرد نیز آمد آواز خود را خواند و بعد به من گفت: از امام رضا(ع) خواستم که مرگ من سخت نباشد». اذان زیبایی می‌خواند و خیلی قشنگ مناقب علوی را اجرا می‌کرد. علاوه‌بر آن به مناقب مهدوی، رضوی و حسینی نیز مسلط بود. مناجات‌های خاصی به زبان ترکی یاد داشت که خیلی تاثیرگذار بود. من در دهه هفتاد همان دوره اول پژوهش‌ها وقتی دیدمش به او گفتم: «عاشق، تو که مسلمان نیستی. مسیحی هستی. چرا این آوازها را می‌خوانی.» گفت: «دست گذاشتی روی چیزی که هیچ کس از من نپرسیده» گفتم: «چطور؟» گفت:« من همین سوال را از پدرم پرسیدم، چون پدرم نیز همین کار را می‌کرد. به پدرم گفت، بابا تو اینها را به من یاد دادی، حالا هم خودی‌ها مرا اذیت می‌کنند و هم اهالی این منطقه که ترک و شیعه مذهب هستند مرا دست می‌اندازند که یک مسیحی برای امام رضا(ع) یا امام علی می‌خواند. اینها که این‌جوری می‌گویند؛ چرا اینها را به من یاد می‌دهی، من به اینها چه جواب بدهم. پدرم گفت، پسرم عاشقیت را بکن. کاری به هیچ‌کدام از حرف‌های مردم نداشته باش. برو عاشقیت را بکن. دوست داری ادامه بده، دوست نداری، این باغ در اختیارت، برو باغداری کن» پیرمرد شاید بزرگ‌ترین باغ سیب و انگور منطقه در روستای «دیزج تکه» آذربایجان غربی را داشت؛ ولی هرگز به آن بسنده نکرده بود و به کار عاشقی خود می‌پرداخت. حدود ۲ یا ۳ ماه بعد پسرش به من خبر داد پدر از دنیا رفت. یکی از هنرمندان وحدت ملی و مذهبی ما بود که متاسفانه از دنیا رفت و ما دیگر نظیر او را نداریم.

سلام‌خوانی برای امام رضا(ع)

البته این عاشقانه‌های تاثرانگیز همچنان ادامه داشته و دارد، جاوید نیز تصریح می‌کند: به‌عنوان نمونه از آقای ابراهیم شریف‌زاده شما دوخط آواز در مورد امام رضا(ع) با لحن‌های بومی خودشان می‌شنوید. علت این است که زمانی این استاد را به استدیو آوردیم که دچار کهولت سن بود و تقریبا دو ماه بعد نیز از دنیا رفتند. این افراد با این سختی و سن‌وسال بالا چگونه به عشق امام رضا(ع) حاضر می‌شدند اجرایی داشته باشند. نمونه دیگر آخرین آواز عثمان محمدپرست و سلام‌خوانی با دوتار برای امام رضا(ع) در این مجموعه است. وقتی این آخرین اجرای استاد را گوش می‌دهید، در شکل صدای ارائه شده رنجوری و کم نفسی را حس می‌کنید؛ ولی این مرد اینقدر بزرگ بود که وقتی به او گفتند موضوع کار درباره امام رضا(ع) است، گفت من نوکر امام‌ رضا(ع) هستم و حتما می‌خوانم. همین رنجور بودن صدای این هنرمند، شما را به فکر فرو می‌برد. بماند مفهومی‌ که از متن می‌شنوید و دریافت می‌کنید.

جاوید اضافه می‌کند:‌ همچنین استاد صمد حبیبی را از منطقه تالش آوردیم. ایشان نیز آخرین آواز خود را در این مجموعه دارند زیرا بعدا دچار سکته مغزی شدند و توان خواندن را از دست دادند. استاد سهراب محمدی نیز در این مجموعه برای امام رضا(ع) خواندند و بعد از دنیا رفتند.

همچنین خواننده‌ای از منطقه بیجار و دیگری از منطقه بوشهر، دیگری از منطقه بختیاری و دو خواننده از تربت‌جام بودند که آنها نیز از دنیا رفتند. وقتی به مجموع این کارها نگاه می‌کنیم سوزی در خود احساس می‌کنم. اگر اینها را نیز نمی‌توانستم ثبت کنم، همین موارد را هم از دست می‌دادیم.

عشاق حضرت رضا(ع)

وجه تامل برانگیز عاشقی این هنرمندان خلق میراثی است که به‌عنوان افتخار خانوادگی هنرمند به جا می‌ماند و امید به حفظ این میراث را زنده می‌کند. جاوید اظهار می‌کند: در دوره اول ضبط‌ها من به استاد ارزمون شکارچیان گفتم آقا، حاضری برای امام رضا بخوانید، گفت آره، چرا که نه؟ برنامه‌ریزی ضبط را انجام دادم و سه روز قبل تماس گرفتم و گفتم ارزمون می‌آیی؟ گفت: فردا بلیت می‌گیرم. ساعت ده صبح روز بعد پسرش (زمان شکارچیان) با من تماس گرفت و گفت پدر فوت کردند. در سری ضبط جدید آوازهای پدر را پسر اجرا کرد که نمونه آشنای کار وی برای عموم تیتراژ پایانی سریال پایتخت ۶ است.

با این وصف جای این گله می‌ماند که چرا برای این عشاق حضرت رضا(ع) که حتی در کهن‌سالی عرض ارادت‌شان قلب‌ها را به لرزه درمی‌آورد، تمهیدی مدنظر قرار نگرفت که حداقل به‌عنوان گرامی‌داشت یاد آنها در حرم امام مهربانی‌ها دفن شوند.

پراکندگی موسیقی رضوی میان سنی‌ها و شیعیان

نگاهی به مجموعه موسیقی رضوی از پراکندگی قابل توجه این آثار بین سنی‌ها و شیعیان خبر می‌دهد. در حقیقت اگر این تنها دستاورد این مجموعه باشد، برای اعتبار والای آن کافی است؛ زیرا سندی برجسته از ابعاد شخصیت امام رضا(ع) در تحقق وحدت اسلامی با کمترین دافعه و بیشترین جاذبه است. جاوید خاطرنشان می‌کند: مجموعه کارها از همه نقاط ایران، از بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد تا کرد و فارس و حتی خود شیراز است، ولی نکته‌ای که می‌خواهم تاکید کنم این که عرض ارادت اهل سنت ایران چه شافعی و چه حنفی نسبت به ائمه ما کمتر از شیعه نیست. من بین آنها کار و در واقع زندگی کردم. شما می‌دانید بزرگ‌ترین قسم یک کرد در مناطق کردنشین چیست؟ قسم به حضرت عباس است. کافی است سفری به سنندج داشته باشید تا هم این ارادت را درک کنید و هم پایبندی به آن عهد را ببینید. حتی آنهایی که در نحله‌های فلسفی فعالیت دارند، مثل دراویش قادریه نیز بزرگ‌ترین قسم‌شان به مولا است. مگر ائمه فقط مال شیعه است. ائمه متعلق به تمام جهان اسلام است و اهل سنت خیلی به آنها ارادت دارند.

این پژوهشگر موسیقی نواحی در پاسخ به دیگر دستاوردهای این پژوهش مثال جالبی می‌زند که بیانگر عجین‌شدن روح محقق با هدف پژوهش است. جاوید تصریح می‌کند: آخرین کاری که با موسسه آفرینش‌های آستان قدس داشتم با آقای حکیم -که واقعا مدیر فهیمی است- مربوط ‌به زمانی بود که آوارگان افغانی در اثر هجوم طالبان به ایران آمدند. خیلی از اینها نه کاری و نه حتی نانی برای خوردن نداشتند و مجبور بودند برای معاش خود کارگری کنند. در این زمان هنرمندان خوب و استادان بزرگی به ایران آمده بودند که یا قوال‌خوان یا ترانه‌خوان از هرات بودند. در فضای مجازی دیدم خیلی‌ها شعار می‌دهند که بیایید برای این هنرمندان افغانی کمک جمع کنیم تا مشکلات زندگی آنها رفع شود. حقیقتا اینها با بازی‌های فضای مجازی به جایی نمی‌رسند.
وی ادامه می‌دهد: به آستان قدس و پیش آقای حکیمی رفتم و گفتم: «ببین ما اینجا نوازنده و خواننده خوب داریم. می‌توانیم گروه خوبی تشکیل دهیم و شکل جدیدی از قوالی رضوی را ایجاد کنیم». چون قوالی‌ها در افغانستان و هندوستان بیشتر مجلسی است و اغلب علوی یا محمدی می‌خوانند. که باز هم قوال‌خوانی علوی بیشتر است؛ چرا که نحله‌های علوی در آنجا تاثیر‌گذاری خاصی دارند. کتابی نیز چاپ شده بود به نام ۸۸ شعر رضوی که انتخاب اشعار را خودم و از میان شاعران مختلف انجام دادم. در مجموع ۱۶ شعر برای دو آلبوم هشت‌تایی شد. قوالی هنری است که باید حدود ۲۵ تا ۴۰ دقیقه از شروع آن بگذرد تا مفهوم شعر به‌طور کامل به‌ مخاطب منتقل شود. علت این امر هم تکرار و دورهای خاصی است که هنگام اجرا تمام می‌شود. من با کمک‌گرفتن از نزدیکی نغمه‌های موسیقی هرات با موسیقی ما، این زمان را کوتاه کردم و زمان کارها را بین پنج تا ۱۰ دقیقه و یک اثر را هم در ۱۲ دقیقه به سرانجام رساندیم. این کار تحت عنوان قول و قبول با تمرکز بر شعرهای شاعران نوپرداز ایرانی و با ملودی‌های افغانی در سال ۱۴۰۰ آماده شد.

جاوید اضافه می‌کند: بعد از آن با حوزه هنری تهران و میلاد عرفان‌پور صحبت کردم و یک نمونه از قوالی مهدوی را با استفاده از شعر سپندار حضرت‌آقا نیز کار کردیم و در قالب مجموعه «خواهی آمد» به بازار ارائه شد.

جاوید درباره پروژه تحقیقی جدید خود بیان می‌کند: پژوهش روی ترانه‌های کار در فرهنگ اقوام ایرانی است که هنوز تا دو سال دیگر اتمام آن زمان نیاز دارم. این کار نیز هنوز مورد حمایت نهادی نیست و با هزینه شخصی انجام می‌دهم. کسی نیز حمایت نمی‌کند. هرجا می‌روم می‌گویند پول نداریم!

نبود سندی ملی برای حفظ و ضبط موسیقی رضوی

موسیقی رضوی با هر نام و عنوانی حقیقتا بخشی مهمی از دانش‌های دینی و جذاب‌‌ترین روش آموزش آن به عامه مردم است. به نحوی که زیبایی‌های سخن امام رضا(ع) به بهترین وجه در جان شنونده می‌نشیند و این همان دعای خیری است که امام مهربانی‌ها برای زنده‌کردن امر ائمه وعده داده است و می‌فرماید: رحمت خدا بر بنده‌اى را که امر ما را زنده کند. دانش‌هاى ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایى‌هاى سخنان ما را مى دانستند، از ما پیروى مى‌کردند.

این گنجینه سندی از یک دانشگاه زنده و موفق در تاریخ هنر موسیقی است و با این اوصاف و حتی دعای رحمت حضرت رضا(ع) پرسشی بر جا می‌ماند که چرا هنوز سندی ملی برای حفظ و ضبط این آثار و حمایت از هنرمندان این عرصه شکل نگرفته است.

رونمایی گنجینه موسیقی رضوی

امیرمهدی حکیمی مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس نیز از رونمایی گنجینه موسیقی رضوی خبر داد و گفت: این مجموعه در یک بازه، زمانی10 ساله از سال ۹۰ شروع می‌شود، بخشی از اینها در موسسه ثبت و ضبط شده بود در دو سال گذشته نیز تعدادی به این مجموعه اضافه شد که کار پژوهش این را استاد هوشنگ جاوید انجام دادند و در هشت دسته‌بندی از سلام‌خوانی، چاووش‌خوانی، مدح‌خوانی و حوزه‌های دیگر آماده شده و کتاب ویژه آن به همراه هشت دفتر صوتی در قالب دی‌وی‌دی که هر کدام حاوی حدود ۳۰۰ ترک است در دهه کرامت رونمایی شود. در نوروز ۱۴۰۲ نیز ۴۶ قطعه کوتاه از همین ترک‌ها را تصویری کردیم و در اختیار شبکه سیما و فضای مجازی قرار دادیم تا مردم به وسیله موسیقی فولکلور از نواحی مختلف ایران دل به زیارت حضرت رضا(ع) تازه کنند. در این دوره یک کتاب نیز همراه اثر منتشر شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها