گفت‌وگوی «جام‌جم» با علی رویین‌تن

«آتش‌وگلستان» درباره یک شهید زمینی است!

در سال‌های اخیر کارگردانان به شیوه‌های مختلفی به زندگی یک شهید پرداخته‌ و سعی داشتند منش، شخصیت و جهان‌بینی این شهیدان را در آثار خود در جهت تبیین اندیشه‌های انقلاب، متجلی کنند.
در سال‌های اخیر کارگردانان به شیوه‌های مختلفی به زندگی یک شهید پرداخته‌ و سعی داشتند منش، شخصیت و جهان‌بینی این شهیدان را در آثار خود در جهت تبیین اندیشه‌های انقلاب، متجلی کنند.
کد خبر: ۱۴۰۲۵۹۷
نویسنده نسرین بختیاری - گروه فرهنگ‌و‌هنر

یکی از قالب‌هایی که فیلمسازان برای نمایش این شخصیت‌ها انتخاب می‌کنند، مستند است. کاری که علی رویین‌تن بعد از ۱۴سال فاصله گرفتن از ساخت فیلم، سراغ آن رفته و سعی دارد زندگی شهید ابراهیم هادی را در قالب مستندداستانی «آتش و گلستان» نشان دهد. در این مستند هفت محقق تلاش می‌کنند راجع به شهید ابراهیم هادی حقایقی را که دریافت و برداشت کرده‌اند، به کارگردانی که قصد نوشتن فیلمنامه‌ای بر اساس زندگی این شهید را دارد، ارائه کنند. در واقع این فیلم قرار است پشتوانه‌ای باشد برای ساخت فیلم سینمایی «چریک» به عنوان یک فیلم بلند سینمایی که روایتگر پهلوانی و زندگی این شهید است. رویین‌تن در فیلم «دل‌شکسته» داستان دلبستگی دو جوان با طرز فکر متفاوت و از دو خانواده مختلف را که یکی خانواده شهید و مذهبی و دیگری خانواده‌ای غیرمذهبی است، روایت کرده است. این فیلم در زمان خود با بازی خوب مرحوم خسرو شکیبایی و شهاب حسینی بسیار مورد توجه قرار گرفت. فتوت و جوانمردی به‌عنوان بن‌مایه اصلی همواره مورد علاقه رویین‌تن است که این زمینه در فیلم‌های دیگر این کارگردان مانند «زمهریر» هم ادامه پیدا کرده است. به همین بهانه با علی رویین‌تن، سازنده مستند آتش و گلستان صحبت کردیم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد که بعد از ۱۴سال فاصله گرفتن از فضای فیلمسازی، سراغ ساخت مستند آتش و گلستان رفتید و الان در چه مرحله‌ای از فیلمبرداری هستید؟
قرار بود یک پروژه ملی درباره اقبال لاهوری بسازم، اما بعد ترجیح دادم درباره شهید ابراهیم هادی فیلم بسازم و حدود پنج سال درباره این شهید تحقیق مفصل کردم. به نظرم فتوت و مردانگی در وجود این شهید، نیاز امروز جامعه است و اگر جوانان ما آگاه به خصیصه‌های شهید هادی بودند، عاشق شخصیت او می‌شدند. در تمام فیلم‌هایی که تا به امروز ساختم، مسائل اخلاقی، مردانگی و فتوت دیده می‌شود و حتی اگر دقت کرده باشید فیلم دل‌شکسته، روایت یک استاد دانشگاه همراه با همین خصیصه‌هاست. احساس می‌کنم این فتوت و مردانگی لازمه امروز جامعه ماست و جامعه ما به خاطر درگیری با مسائل مدرنیته و فناوری تا حدودی از این مردانگی، پهلوانی، منش زیبا و اصل فرهنگی خودمان دور می‌شود. حتی فیلم زمهریر من هم درباره فردی بود که قهرمان زورخانه و پهلوان بود. ما حدود سه ماه کار و فیلمبرداری داشتیم و در حال حاضر هفت تا ۱۰ جلسه فیلمبرداری به پایان می‌رسد.

چه رویکردی را در ساخت مستند آتش و گلستان دنبال می‌کنید که فکر می‌کنید در مستندهای دیگری که درباره شهدا ساخته شده، دیده نمی‌شود؟
همیشه یک مسأله درباره اتوبیوگرافی شهید وجود دارد که خطرناک است. وقتی آدم‌ها در فرهنگ‌ ما جان‌شان را از دست می‌دهند یا شهید می‌شوند، آنها را فراتر از آنچه هستیم، نشان می‌دهیم و رویاها و خاطرات‌مان را به شکل دیگر می‌بینیم و بیان می‌کنیم. این باعث می‌شود تاریخ شفاهی با مغلطه همراه و از حقیقت دور شود. به همین دلیل احساس می‌کنم سینمای دفاع‌مقدس ما نیازی به این غلو و قهرمان‌پردازی‌های کاذب ندارد. بالاخره آنها نیز افرادی هستند که مثل ما زندگی می‌کردند و منش قهرمانانه داشتند و عمر و جان‌شان را برای یک خواسته و آرمان گذاشتند که این اتفاق کمی نیست. ممکن است همین الان، اگر یک روز حقوق ما به تاخیر بیفتد، روی همه چیز پا بگذاریم، اما اینها با جان‌شان معامله کردند و اصلا مهم نیست شهید جنگ باشند یا شهر و این خیلی کار سختی است. اگر این شهیدان بزرگوار همان‌گونه که هستند، ترسیم شوند خیلی برای مردم جذاب‌تر از زمانی است که بخواهیم درباره آنها غلو کنیم. به‌طورطبیعی این عزیزان وقتی شهید می‌شوند، دست‌نیافتنی می‌گردند و شهادت به این راحتی امکان‌پذیر نیست اما نمی‌توانیم آنچه را نبودند به آنها نسبت دهیم و از آنها انسان‌های فرازمینی بسازیم. بالاخره شهیدان هم پر از منش‌های انسانی و عشق بودند، درد کشیدند و خوشحال بودند و احساس می‌کنم این حائل باید از شهیدان برداشته شود. وقتی که می‌خواستیم درباره شهید ابراهیم هادی فیلم بسازیم، به قدری نسبت‌های عجیب‌وغریب به او داده بودند که انگار دیگر نمی‌شد درباره او فیلم ساخت. بنابراین، من در «آتش‌وگلستان» سعی کردم تمام آدم‌ها بدون حائل جزء به جزء خصیصه‌های شهید ابراهیم هادی را بگویند و به تمام کسانی که مدعی هستند او این‌گونه نبوده است بگویم که اشتباه می‌کنید. تمام شهدا جزئی از مردم بودند و قصد دارم فیلمی با یک شهید زمینی بسازم، نه یک شهید آسمانی؛ البته وقتی مقوله شهادت به وجود می‌آید آدم‌ها آسمانی می‌شوند اما مثل مردم زندگی می‌کردند و ما نیز باید تلاش کنیم تا ببینیم می‌توانیم مانند آنها باشیم یا خیر.

پس شما معتقدید نگرش زمینی داشتن نسبت به شهدا به ما کمک می‌کند که آنها را الگو قرار دهیم؟
صددرصد، تمام شهدا از مردم بودند و تمام کسانی که در ستیز و جنگ جان‌شان را فدا کردند، جزئی از مردم بودند.

بودجه ساخت فیلم را چطور تأمین کردید؟
تأمین بودجه این فیلم بسیار سخت بود و به کمک خدا کار کردیم و بخشی از بودجه آن به‌صورت شخصی تأمین شده و مرکز گسترش مستند تجربی هم به ما کمک کرده است.

درباره ساخت فیلم بلند سینمایی چریک که بازهم به این شهید می‌پردازد بگویید.
مستند آتش‌وگلستان که این روزها چیزی به مراحل پایانی ساخت آن نمانده، پشتوانه ساخت فیلم سینمایی چریک درباره شهید ابراهیم هادی است. به محض این‌که پروانه ساخت بدهند، فیلم سینمایی چریک آغاز می‌شود. ما در این فیلم مستند (آتش‌وگلستان) با همه همرزمان و هم‌نفسان و کسانی که او را دیدند، صحبت کردیم تا واقعیت‌های موجود درباره این شهید را به نمایش بگذاریم. به‌هرحال، یک‌سری غلوهایی درباره شهید هادی صورت گرفته و حرف‌هایی درباره ایشان گفته شده که غلط بوده اما مهم‌ترین خصیصه ابراهیم هادی درباره بین بزرگان جنگ، مردانگی و پهلوانی او بوده است. بنابراین، در آتش‌وگلستان تلاش کردیم فیلم غیرمتعارف یعنی به دور از کلیشه‌های رایج درباره شهدا بسازیم. اگر بازهم خدا کمکم کند این راه را ادامه می‌دهم و درباره این شهدا فیلم می‌سازم.

از چه منابعی برای ساخت آتش‌وگلستان استفاده کردید؟
تمام کسانی که در کتاب‌های نوشته‌شده درباره شهید ابراهیم هادی مانند «سلام بر ابراهیم» مطلب یا حرفی برای گفتن داشتند، حقیقت را رو‌به‌روی دوربین بدون ویرایش بیان کردند. البته بعضی از افرادی که روبه‌روی دوربین قرار گرفتند، در منابع و کتاب‌ها نبودند.

دیدگاه شما نسبت به زمانی که هنوز این مستند را نساخته بودید با زمانی که آن را کلید زدید، دچار چه تغییر و تحولاتی شد؟
در همین رابطه شعری می‌توانم بیان کنم با این بیت: «دیشب مثال رویت تشبیه ماه کردم/ تو به ز ماه بودی، من اشتباه کردم». بنابراین، متوجه شدم مردانگی شهدا خیلی بیشتر از چیزی است که تصور می‌کنم و فکر می‌کردم. وقتی دست شما پر باشد و کمک کنید، شاید ارزش آن کمتر از زمانی باشد که شما با دست خالی بازهم به دیگران کمک می‌کنید و شهدا ازجمله کسانی بودند که با دست خالی به دیگران کمک می‌کردند. من خیلی شهید هادی را دوست دارم و او دلبسته پهلوانان ما و به نظرم یک پهلوان معاصر بود.

شهدا اگر بودند چه می‌کردند؟
من یک مسأله دارم که در هر دو فیلم «آتش‌وگلستان» و «چریک» دنبال خواهم کرد و آن این است که اگر شهدا امروز بودند چه کار می‌کردند؟ سؤال این است که ابراهیم هادی با منشی که بیش از جنگیدن به فکر مردم فقیر بود، به آنها می‌گفت از جبهه برای شما کمک آورده‌ام، اگر امروز بود، چه کار می‌کرد؟ واقعیت این است که تمام شهدا با اتکا به آرمانی که داشتند در این مسیر قدم گذاشتند.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها